『سَـربـٰازانِ‌‌ دَهـہ‌هَشتـٰادیٖ‌』
عرصه فرهنگی، #جلسه3⃣7⃣ #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته نجوای خانم فضه در مورد ماجرای خطبه حضرت در مسجد: روی
⃣7⃣ نجوای خانم فضه در مورد ماجرای روزی که حضرت خطبه را در مسجد ایراد نمودند: وقتی شما از مسجد درآمدید، زمزمه‌ی اعتراضی ملایم در مسجد پیچید، تکان خوردن برگی خشک بر برگی و نه حتی جنبیدن سنگی بر سنگی. اما خلیفه همین مقدار را هم منشاء خطر دید، سریع بر روی منبر خزید و فریاد کشید: «ای مردم این چه سست عنصری است که در برابر هر سخنی که می‌شنوید از شما می‌بینم. این ادعاها و آرزوها و کی در زمان رسول خدا بود؟ هر که دیده یا شنیده بگوید. آنکه سخن گفت روباه ماده‌ای بود که شاهدش دمش بود. (وای مادرم😭) اینها باعث ایجاد فتنه خواهد شد. علی کسی است که می‌خواهد جنگ خلافت را از سر بگیرد و این موضوع کهنه را تازه سازد و برای این مظنر زنان، یاری می‌طلبد، همانند ام طحال (زن بدکاره‌ی معروف) که بهترین افراد نزد او زن بدکاره است.» (لعنت خدا بر دشمنان اهل بیت😭) بانوی من! سرور زنان! ای کاش این اباطیل، اینجا، در بستر ارتحال شما یادم نمی‌آمد و جگرم را شرحه شرحه نمی‌کرد، اما چه کنم از وقتی بستر وفات گشودید و دفتر رفتن را در دست گرفتید. لحظه لحظه‌ی یک عمر مظلومیت شما در ذهنم تداعی می‌شود و بر جانم چنگ می‌زند. آن زمان فکر می‌کردم که کدام جهنمی می‌تواند جزای این جسارت‌ها قرار بگیرد و اکنون فکر می‌کنم که جهنم چگونه می‌تواند جهنم را در خویش بگیرد، آتش چگونه می‌تواند آتش را بسوزاند؟! پس از این ماجرا دیگر هیچ حادثه‌ای به چشمم غریب نمی‌آید و مردم در نظرم به پشیزی نمی‌ارزند. مردمی که می‌توانند جگر پاره رسول خدا را در چنگال کفتار ببینند و سکوت کنند. ان شاءالله ... ✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء ☘یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ ✍🏻به قلم سید مهدی شجاعی @shohaadaae_80