#توکل ۱
سختیهای خیلی زیادی توی زندگیم کشیدم همیشه فکر میکردم که خدا منو فراموش کرده و دیگه با من کاری نداره شغلم اینترنتی بود و پشتم به درآمدم گرم بود در کنار همسرم مخارج خونه رو میدادم و اجازه نمیدادیم بچهها کمبودی احساس کنند.
با اینکه فکر میکردم خدا منو فراموش کرده و دیگه هیچ کاری با من نداره اما هر بار که صداش میکردم بهش گفتم
_خدایا برای من پول برسون
خدا از غیب برام میرسوند گاهی اوقات فکر میکردم که واقعاً انگار آسمون سوراخ شده و این پول برای من افتاده پایین.
اما مشکلات خیلی زیادی توی زندگیم داشتم انقدر که از هر طرف میچرخیدم با یکیش روبرو میشدم ی وقتا خیلی کم میآوردم بیشتر از هر مشکلی مشکل مالی بود که عذابم میداد، با دو تا بچه و جیب خالی زندگی کردن خیلی برام سخت بود هرچقدر تلاش میکردم و پول در میآوردم انگار بازم یه چیزی کم بود درآمدم خیلی بالا بود ولی براحتی عین آب از دستم سر میخورد و میرفت
ادامه دارد...
کپی حرام