#اشعار_کاربردی
تا دلم در حرم قرب تو یابد راهی
آتشی زن که برآید ز وجودم آهی
سفر از خویش نکردم که رهم دور افتاد
ور نه تا کعبه وصل تو نباشد راهی
تو به یک کاه دو صد کوه گنه می بخشی
من بیچاره چه سازم که ندارم کاهی
گر شود عمر شبی، با توأم آن شب گذرد
صبح، فریاد بر آرم چه شب کوتاهی
چه شود نیمه شب از خواب کنی بیدارم
که برآید ز لبم ناله یا اللهی
پشت بشکسته و پا خسته و چشمم بسته
راه پر پیچ و خم و گام به گامم چاهی
دل هر جایی و آلوده و بیمار مرا
نیست جز خاک شهیدان تو درمانگاهی
ای شب و روز و مه و سال به یادم چه شود
من غافل ز تو هم یاد تو باشم گاهی
به جز از تو، که کشد ناز گنه کاران را
نشنیدم که کشد ناز گدایی شاهی
شاعر/ غلامرضا سازگار
با "سوز و ساز" همراه باشید:
|
https://eitaa.com/Soozosaz |