میدونی چیه؟
خیلی از شهادتت ناراحت شدم اقاسید...
باخودم همش کلنجار رفتم...😭
گفتم نکنه ما ناشکری کردیم که خداتورو از ما گرفت...
نکنه...
همش دلم آشوب بود...
توی مسیر کوه ها را که می بینم اشکام میریزد...
باران که می بینم اشک...
دشت که می بینم...اشک
یه لحظه صدایی بهم گفت...آروم باش آخه مگه عاقبت به خیری جز اینه؟
مثلا رئیسی دیگه چی میخواست از خدا؟
اینکه یه رئیس جمهور اینجور معادلات را به هم بزند
بشه عزیز مردم
بالاتر از این هم هست؟
خوشحالم اقاسید از اینکه عاقبت به خیر شدی...
همش باخودم میگفتم این صندلی ریاست جمهوری چیه که همه را عوض می کنه...
اما شما عاقبت صندلی را ترک کردی به سمت شهادت....
اونجا بود که فهمیدم میشه آدم رئیس جمهورم بشه ولی عاقبتش به خیر بشه