.
•••◉✿
#سـگ_یا_انـسـان
•••◉✿1⃣قسمت اول
😔بیـچاره لــوری!
✍در حالی که افسارش کرده بودند و عوعو کنان و زوزه کشان، از هواپیما پیاده میشد، به اطرافیان حمله میکرد و آنها را گاز میگرفت.
🤔آیا راستی او سگ بود؟ مسافران و کسانی که به استقبال آمده بودند، محو تماشای او شده و از کارها و حرکات او در
شگفت مانده بودند! چیز جالبی بود! نظیر این منظره را هرگز ندیده بودند و یاخیلی کم دیده بودند.
😩عده ای هم از شدت تاثر، قطرههای بلورین اشک، از چشمانشان سرازیر بود.
👧بیچاره لوری، دختر بچه نه ساله ای بود که از مدتها پیش فراموش کرده بود که مثل همه کودکان میتواند رشد کند، درس بخواند، بازی کند، تفریح کند و از زندگی لذت ببرد.
🐕او مثل سگها زوزه میکشید و مردم را گاز میگرفت، زیرا شخصیت خود را گم کرده و در آستانه از دست دادن آخرین حس انسان بودن قرارگرفته بود!
🔬پزشکان به مادرش گفته بودند:
‼️او خود را یک سگ فرض میکند و دچار بیماری تعدد شخصیت شده است و اگر درمان نشود، برای همیشه باید روانه تیمارستان شود.
😞مادر بیچاره اش افسار او را به دست گرفته، از لابلای جمعیت عبور میداد.
🏥او شنیده بود که در فلوریدا، بیمارستان دکتر مونتاباری، تنها بیمارستان مجهزی است که میتواند بیمارانی نظیر لوری را بستری و درمان کند.
🚖هنگامی که با زحمت بسیار، خود را به بیمارستان مزبور رساند، ماجرای اسف انگیز زندگی طفل بی گناه و معصوم خود را این طور شرح داد:
😡پدرلوری مردی بداخلاق، عصبانی و کم گذشت بود.
🗣با مختصر بهانه ای داد و فریاد راه میانداخت، گاهی صدای جیغهای وحشیانه او تا خانه همسایه هفتم میرسید.
💪در همین موقع، من و لوری کوچولو را کتک کاری میکرد.
☝️سگ ما هم با مشاهده این صحنه دلخراش از شدت ترس به زیر میز پناه میبرد و آهسته آهسته زوزه میکشید.
🍂لوری کوچولو هم کم کم از سگ یاد گرفت که هنگام بروز حادثه به زیر میز پناه برد.
😭من نمی توانستم این وضع ناگوار را تحمل کنم. تازه لوری دو سال داشت که هیولای شوم طلاق ولی در مورد من و همسرم، یگانه وسیله آسایش و نجات از یک زندگی تلخ من و همسرم را از هم جدا کرد و برای مدتی مختصر آرامشی در زندگی من و کودک معصومم پدید آمد.
◀️ادامه دارد...
#خانواده
#فوق_العاده_زیبا
#فرزندداری
#فرزند