📚علمدار
🍁برگرفته از زندگی شهید مجتبی علمدار
🌸قسمت صد و سی و هشتم: راهیان نور
سال1374بود. هنوز بحث راهیان نور مثل حالا آنقدر گسترده نشده بود. به همت و مديريت آقا سيد، كاروان ميثاق برای بازديد از مناطق جنوب آماده حرکت شد. ما هم با او همراه شديم. بعد از ظهر، به هفت تپه رسيديم. قرار شد كه شب را آنجا بمانيم و صبح عازم مناطق دیگری شویم گردان مسلم در دوران دفاع مقدس در هفت تپه بود. اما فاصله ی زیادی تا مقر
محل استراحت ما داشت برای همين صلاح ندانستيم كه كاروان را برای بازديد به آنجا ببريم. رفتم پيش آقا سيد و گفتم: حالا كه تا اينجا آمده ايم بهتر است بدون آنكه به کسی بگوييم خودمان به محل گردان مسلم سری بزنيم. آقا سيد هم قبول كرد. بعد از آن كه کارها را به دوستان و مسئولان مربوطه واگذار كرد به راه افتاديم. در موقع حركت چند نفر ديگر هم كه مطلع شده بودند با ما همراه شدند در طی مسير خاطرات گذشته را مرور میكرديم. تا اینکه به نزدیکی محل استقرار گردان مسلم رسيديم
👈ادامه دارد
✔️منبع: کانال علمداران عشق
🖤🖤🖤