#روایت_عشق 📝
گفت: «شرایط توی کردستان سخت است، کشته شدن دارد. خیلی از رفقا توی کردستان شهید شدند. ممکنه سرنوشت منم همین باشد. می توانی با این شرایط کنار بیای؟»
گفتم: «شما چی؟ می توانی در این راه جانت را بدهی.»
گفت: «آره من می توانم»
گفتم: «با این حساب من هم همه چیز را تحمل می کنم.»
🎤راوی : همسر شهید ناصر کاظمی
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید ناصر کاظمی 🌹🍃
🌺🌺🌺