┄┄┅┅🔳🍃❀ ﷽ ❀🍃🔳┅┅┄ (علیه السلام) استادضرابی روز هشتم محرم ۱۴۴۳ صفحه ششم 🚩شهادت سبط اکبر امام ، حضرت (علیهما‌السّلام) ◽️▪️از صفات دیگر مجاهدان راه حق، که سرنوشت‌ساز است و برای هر یک از ما درسی فراموش نشدنی است، صبر و شکیبایی و ادامه پیکار تا آخرین نفس و آخرین قطره خون است. حضرت (ع) با آن همه کشتاری که از دشمنان خدا نمود،‌ با آن بدن چاک چاک، طبع بلندش راضی نمی‌شد و در پی جرعه‌ آبی بود که توانی دوباره در هجوم به دشمن به او دهد؛پس به امام علیه السلام فرمود: « یا أبَهْ! ألْعَطَشُ قدْ قتَلَنی، وَ ثِقْلُ الْحَدیدِ أَجْهَدَنی، فَهَلْ إِلی شَرْبَةٍ مِنْ ماءٍ سَبِیلٌ أَتَقَوّی بِها عَلَی الْأَعْداءِ » 📚 (مجلسی، 1403: 45 /43) « پدر جان! تشنگی مرا از پای درآورد و سنگینی سلاح ناتوانم ساخت. آیا جرعه آبی هست که بتوانم بنوشم و به جنگ ادامه دهم؟!». 🕯امام (ع) فرمود: « یا بُنَی یَعِزُّ عَلی محمد وَ عَلی عَلِی وَ عَلی أَبیکَ، أَنْ تدْعُوهُمْ فلا یُجیبُونَکَ، وَ تَسْتَغیثَ بِهِمْ فَلا یُغیثُونَکَ، یا بُنَی هاتِ لِسانَکَ؛ 📚 (مـجلسی، 1403: 45/43) « پسر جان! چقدر بر حضرت محمد و علی و پدرت، ناگوار است که آنان را بخوانی، ولی پاسخی به تو نـدهند و از آنـان یـاری بطلبی، ولی یاری ات نکنند. ای فرزندم! زبان خود را نزدیک آر!» امام (ع) زبانش را در دهان فرزند عزیزش گرفت و مکید. 🚩امام (ع) انگشتر خود را به حضرت (ع) داد و فرمود: « خُذْ هذَا الْخاتَمَ فی فـیکَ وَ ارْجـِعْ إِلی قـِتالِ عَدُوِّکَ، فَإِنّی أَرْجُو أَنَّکَ لا تُمْسی حَتّی یَسْقِیَکَ جَدُّکَ بِکَأْسِهِ الْأَوْفی شَرْبَةً لا تَظْمَأُ بَعْدَها أَبـَداً؛ 📚 (مجلسی، 1403: 45 /43) « این انگشتر را در دهانت بگذار و به نبرد با دشمن بازگرد. امیدوارم که هنوز به شب نرسیده، جدت رسول خدا با جامی سرشار از شربت بهشتی تو را سیراب سازد، به گونه ای که پس از آن هرگز تشنه نگردی!» (ع) به میدان نبرد رفت و پس از مدتی در آخرین دقایق عمر خویش چنین فریاد برآورد: « یا أَبَتاهُ السَّلامُ عَلَیْکَ، هذا جَدِّی رَسـُولُ اللَّهِ قَدْ سَقانِی بِکَأْسِهِ الْأَوْفی وَیُقْرِئُکَ السَّلامَ وَ یَقُولُ: عَجِّلْ الْقُدُومَ إِلَیْنا فَإِنَّ لَکَ کأساً مذْخُورَةً؛ 📚 (مجلسی، 1403: 45 /44) « سلام بر تو ای پدر! این جدم رسول خداست که مرا سیراب کـرد و بـر تـو سلام می رساند و می گوید: در آمدنت به نزد ما شتاب کن که برای تـو جـامی از شراب بهشتی ذخیره نموده ام». ای تجلی صفات همه ی برترها چقدر سخت بُود رفتن پیغمبرها قد من خم شده تا خوش قد و بالا شده ای بخدا عشق پدر نیست کم از مادرها پسرم! می روی اما پدری هم داری نظری گاه بیندار به پشت سرها سر راهت دم آن خیمه کمی راه برو تا که آرام بگیرند کمی خواهرها مادرت نیست اگر ،مادر سقا هم نیست عمه ات هست به جای همه ی مادرها وصلی الله علی محمد و آله محمد 🔳❀ یا علی اکبر ❀🔳 🚩سلام برحسین و اولادحسین واصحاب حسین eitaa.com/tadaborehussaini