3.05M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🔴خاطره شنیدنی استاد از شب نیمه شعبان 🔸 مدینه بودم، برای عمره، فندق الدخیل رفتم غذاخوری غذا بخورم، یک مرتبه متوجه شدم شب نیمه شعبانه، گفتم قرائتی یه کاری بکن، چه کار کنم؟ از همین مغازه های پایین چندتا پیراهن بگیرم عیدی بدم به آشپزها، تصمیم گرفتم اما متوجه شدم پول ندارم، حالم گرفته شد، غذا را خوردم، 20 دقیقه بعد آقایی کنار من نشست... ✍ ببینید چه آقای نازنینی داریم و قدرش رو نمیدونیم..! (ع) http://eitaa.com/Tahlil98