روش های مختلف علمی (تئوریک) و بازاری (سرانگشتی) برای محاسبه قیمت دلار وجود دارد. روش های بازاری شامل:
1- تقسیم نقدینگی بر 100 میلیارد دلار
2- قیمت دلار در بازارهای موازی مثلا قیمت سکه ای دلار، یعنی سکه با چه دلاری داره معامله میشه، یعنی دارایی های مالی یک قیمت دلاری دارند که از تقسیم قیمت ریالی بر قیمت دلاری، قیمت دلار آنها محاسبه می شود.
برای مثال در بخش مسکن قیمت دلاری مسکن به 1400 دلار رسیده است، اما اگر قیمت دلاری مسکن را 1200 دلار (نحوه محاسبه این قیمت دلاری هم در یک پست دیگر توضیح داده می شود)، در نظر بگیریم، گفته می شود که مسکن با دلار 66 هزار تومان معامله می شود.
یا قیمت دلار در بازار ماشین های خارجی، لوازم خانگی، آبشده و امثالهم.
دلیل این روش دوم هم این هست که دلالان در این بازارها این فرض را دارند که دلار بازار آزاد توسط بانک مرکزی و دولت سرکوب می شود و دستوری قیمت گذاری می شود و آنها دارایی های خود را با دلار سرکوب شده ارزش گذاری نمی کنند تا در محاسبه ریالی در تله حباب قیمتی دچار ارزش گذاری کمتر از ارزش بازاری شوند.
اما ختم کلام، سهام در بورس ایران با دلار 39 هزار تومان نیمایی معامله می شود متاسفانه. حتی بانک مرکزی شمش را با دلار 56 هزار تومان می فروشد.
دلیل این ارزشگذاری پائین در بازار سهام نیز دستکاری قیمتی، شاخص سازی و مالکیت بالای دولت و شبه دولت در بازار است که نگران از دست دادن تعداد برگ سهام خود نیستند، چون با یک خبر منفی همه را دوباره از سهامدار خرد پس می گیرند، برای آنها قیمت سهم مهم نیست، تامین مالی از بازار و سپس حفظ درصد مالکیت مهم است.
اگر دولت سکه، طلا، ملک و ماشین خارجی را با دلار 39 هزار تومان عرضه کند، بدون شک برای آن صف های طولانی و تقاضاهای سنگینی ایجاد می شود، چطور که برای خودروهای داخلی قرعه کشی چنین تقاضایی شکل گرفته است. اما فرق این دارایی ها با سهام این است که اگر دولت این ها را با دلار 39 هزار تومان بفروشد مردم می خرند و در یک بازار دیگر به قیمت بازار آزاد و دلار 57 هزار تومان می فروشند، اما سهام قابل فروش در بازار دیگر نیست و دولت و شبه دولت خیالشان راحت است که در نهایت با کنترل بازار و چند خبر منفی مثل نرخ خوراک امثالهم همه سهام را زیر قیمت فروخته شده، پس می گیرند.
#پرویز_جلیلی