توی ماشین فقط سکوت بود و سکوت...
داشتم به این فکر میکردم که وقتی خوردم زمین چرا بهم نخندید؟؟
تا الان چند بار خوردم زمین و آدمای اطرافم حتی خانوادم بهم خندیدن ولی دریغ از کمک اما اون اومد سمتم کمکم کنه...
کاش اونقدر زیبا بودم که الان واقعا منو میخواست و این یه قرار صوری نبود...
کاش قرار واقعی بود...کاش...😔
تو فکر بودم که با صداش به خودم اومدم
اگه آهنگ گوش میدی بزارم
مشکلی ندارم بزارین...هرچی باشه از سکوت بهتره...
_خوب سکوت نکنیم هوم؟
_حرف بزنیم؟🤔
باشه از چی حرف بزنیم حالا؟...
_از اینکه چند دقیقه قبل چقدر چهره مظلوم و بامزه ای داشتی...
یهو صورتم گر گرفت...
این چی گفت یهو...🥺
من بامزه و مظلوم بودم؟
یعنی داشت ازم تعریف میکرد؟😅😁
اولین تجربه شیرینم همین حرفی که رئیسم بهم زد بود...
حالا چه واقعی چه دروغ خیلی حس خوبی بود...
که دوباره یهو برداشت گفت:
مثلا همین الان که از خجالت قرمز شدی خیلی خوشگل تر شدی...
ایندفعه تپش قلب گرفتم😭
انگار قلبم داشت تو دهنم میزد و میخواست بیاد با شتاب بیرون...
من خشکم زده بود هیچ حرف و عکس و العملی نداشتم...
آخه بعد ۲۰سال یکی بهم گفته زیبام...
انگار خوب از حال درونیم میفهمید...
خیلی زرنگ بود...
نمیدونم چرا ولی بغض کردم...🥺😔
══❈═₪❅❅₪═❈══
🌹
@Talangoory🕊
══❈═₪❅❅₪═❈══