❇️ نکاتی درباره سنجش معتبر دینداری 🖋 سعید احمدی فرد شربیانی 🔢 گام دوم: آسیب‌شناسی مطالعات مربوط به دینداری 🔸 با این مقدمات به سراغ مسأله «وضعیت دینداری در ایران امروز» می‌رویم. متأسفانه اغلب آنچه به عنوان پاسخ‌های این پرسش مطرح می‌شود در معرض آسیبهای فراوانی است. 1️⃣ نخستین آسیب پژوهش‌هایی که برای این پرسش انجام می‌شود، ابتلا به مغالطه «کنه و وجه» است. این که وجهی از دین به عنوان کنه آن و جزئی از دین به عنوان کل آن معرفی شود خود، مغالطه نامیمونی است. نویسنده به دنبال طرح بدعت‌آمیز روشنفکری دینی با عنوان «عرضی و ذاتی دین» نیست، بلکه به پیروی از قرآن، دین را دارای اجزائی می‌داند که نمی‌توان نسبت به برخی از آن توجه نشان داد و از برخی دیگر غفلت نمود. حجاب بخشی از دین است همانگونه که نماز بخشی از دین است، البته و صد البته اعتقاد به قیامت، اعتقاد به امامت حضرت علی(ع) و باور به وجود و حضور امام زمان (عج) نیز بخشی از دین است. همانگونه که خمس و زکات بخشی از دین است، اعتقاد به این که رفتارهای عام المنفعه، صدقه جاریه هستند نیز بخشی از دین است. بنابراین اگر فرض کنیم که در پژوهش‌های مربوط به سنجش دینداری، به این نتیجه رسیدیم که میزان «التزام به انجام فریضه نماز» در جامعه کاهش پیدا کرده، باز نمی‌توان مدعی شد که میزان «دینداری» در جامعه کاهش پیدا کرده است. همین طور کاهش میزان «التزام به حجاب» نمی‌تواند نشانگر کاهش سطح «دینداری» باشد. یا به تعبیر حوزوی در پاسخ به این مغالطه خواهیم گفت دلیل اخص از مدعاست. 2️⃣ آسیب بعدی مربوط به عدم انطباق مسأله با مدعاست. گام اول در پژوهش روشن‌بودن مسأله است. در بسیاری از پژوهش‌ها که به عنوان بررسی سطح «دینداری در ایران امروز» انجام می‌شود، وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران مورد مطالعه است. تمامی مطالعات نیز معطوف به همین مسأله است. اما ناگهان در مقام تبیین و تفسیر این مطالعات ادعا می‌شود که سطح دینداری در جامعه امروز ایران پایین آمده است. این در حالی است که «پایین بودن» و یا «بالا بودن» سطح دینداری یک عنوان مقایسه ای است. به عبارت دیگر ما در مقایسه با یک شاخص به این نتیجه می‌رسیم که سطح دینداری پایین یا بالاست. حال سؤال اینجاست که در ادعاهایی از این دست، سطح دینداری جامعه ایران در مقایسه با کدام جامعه، و یا نسبت به کدام مقطع از تاریخ جامعه ایران پایین است؟ و یا آنکه اساسا یک مقیاس معین برای دینداری وجود دارد که ادعا می‌شود وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران نسبت به آن پایین است؟ واضح است کسی که ادعا دارد «سطح دینداری در جامعه ایران امروز بالاتر است نسبت به سطح دینداری در جامعه ایران پیش از انقلاب» تفاوت می‌کند با کسی که ادعا کرده «سطح دینداری در جامعه ایران امروز بالاتر است از سطح دینداری در جامعه ایرانی در دهه شصت شمسی». نمی‌توان در نقد اولی مواردی را مطرح کرد که دومی را نقض می‌کند. 3️⃣ از جمله آسیب‌های مطالعاتی درباره سطح دینداری «انحراف در تفسیر» است. مهمترین مصداق برای این آسیب آن است که پژوهشگر شکل خاصی از دینداری که پیش‌تر در فرهنگ عمومی ظهور داشته را نشان کند و تضعیف یا از بین‌رفتن آن را حمل بر «ضعف دینداری» کند. فرض کنید جامعه ایرانی از پنجاه سال گذشته برای اظهار ارادت به امام زمان (عج) چراغانی نیمه شعبان را با شکوه تمام برگزار می‌کرد. این سنت شاید به اقتضای زمانه گمرنگ شده باشد؛ اما باید توجه کرد این به معنای تضعیف باور به امام زمان در جامعه ایرانی نیست. امروز ساختار شهرنشینی اقتضائاتی دارد که پیش‌تر وجود نداشت؛ شاید همین موجب کمرنگ‌شدن سنت چراغانی نیمه شعبان شده است. پژوهشگر جویای حقیقت، باید بداند نسل جدید به شکل جدیدی ارادت خود را به امام زمان (عج) ابراز می‌کنند که شاید با ابراز ارادت دهه شصتی‌ها متفاوت باشد. دهه نودی‌ها شاید همچون شیفتگان دهه پنجاهی نباشند که عصر جمعه‌ها با زیارت آل یاسین به امام زمان خود عرض ادب می‌کردند، اما خوب بلدند با زمزمه یک شعر، به امام زمان خود سلام بدهند و او را فرمانده خود بخوانند حتی به یادش اشک بریزند. 4️⃣ آسیب جدی دیگر آن است که در مطالعه دچار بزرگ‌نمایی و کوچک‌نمایی موضوعات مورد مطالعه باشیم. برای نمونه وقتی برای مطالعه وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران به سراغ میزان دانلود یک نماهنگ خواننده ضد دین می‌رویم و در مقابل نسبت به میزان حضور بی‌شمار افراد در تشییع یک شخصیت دینی بی‌توجهی نشان می‌دهیم، در حقیقت دچار یک مغالطه‌ی فاحش روش‌شناسانه شده‌ایم. نمی‌توان درباره زائران میلیونی کربلا در ایام اربعین چیزی نگفت، اما میزان مسافرت به ترکیه در ایام نوروز را نشان از بی‌دینی دانست. فراتر از جهت‌گیری سیاسی، این عمل با تمام موازین اخلاق پژوهش نیز ناسازگار است. 📌 ادامه دارد... @Tanbiholomah