💠 💠 💠 💠 💠 👀دیدن یا 👁نگاه کردن؟ 🤔 📱لبه ی جدولِ کنار خیابون نشسته بودم ,منتظر دوستم بودم که باهم بریم بازار موبایل. 😑سرم پایین بود،غرق تو افکارم بودم و با گوشیم ور میرفتم که باصدای تق تق کفش و خنده های چند تا دختر که به من نزدیک میشدن بقول معروف چرتم پاره شد 😅 😌عطر ادکلنهاشون که با هم ترکیب شده بود جلوتر از اونها به من رسید و حسابی توجهمو جلب کرد😉 😳تا سرم رو بلند کردم که نگاهشون کنم، میخکوب شدم به بیلبوردی که درست روبروم ,اون سمت خیابون نصب شده بود و تا قبلش ندیده بودم...انگار مخاطبش من بودم... 🌷🍃 😍زیر عکس شهیدی که بعداً اسمش و خوندم (شهید بابایی )، نوشته بود : 👀 «ما یه نگاه کردن داریم یه دیدن👁! 👌من شاید تو خیابون ببینم اما نگاه نمی‌کنم...»👏 خوب گرفتم مطلبو... 👈این شهید با خودِ خود من بود 👉... ❌با حرفش به من گفت که اگه یموقع نگاهت افتاد به نامحرم ایرادی نداره اما نباس زل بزنی و تعمّدی چشماتو درگیرش کنیاااا☝️ 😞کاری که عادت من شده بود ... شرمنده شدم و سرمو انداختم پایین.. 🌷🍃 💠 @Tanha_sfahan 💠