داشتم‌فڪرمیڪردم اگہ‌الان‌راهابازبود ... بگم‌بقیشو؟! بایه‌کولہ‌سنگین بایہ‌قلبِ‌داغون‌درعین‌حآل‌خوشحآل یہ‌سربندِیازهرآ یہ‌چادرِ‌خاکے ... داشتیم‌میرفتیم‌بغݪِ‌ارباب ... میخاستم‌بگم‌که‌ ۸ روزمونده‌تا .... ! تاعشق؛تاجنون؛تادلتنگے... امساݪ‌عجب‌سالےشداارباب... دوری‌ودوستے ...💔 🚩 @Tanhamasir_North_Kh