کودکآنِ شهر به سمتش کـلوخ هایِ خاردار پرت مے‌کردنند... ایستاد ، بچه‌ها را صدا زد کـلوخ ها را به آرامی در دامنش جمـع کرد و گفت : اگر خواستید باز هم بزنید ، همین ها را بزنید... مبادا دستـتان دوباره زخمـی شود.... 🌸🍃 🚩 @Tanhamasir_North_Kh