🌷 سلام علیکم سخت ترین جاها که نماز خوندیم تو جاده زابل مشهد بود . 19سالگی و 20 سالگی راننده برای نماز مغرب یا صبح بدترین جا نگه می داشت اونم چون قضا نشه. نه اب بود نه جای تمیز از ترس اینکه مبادا کسی مزاحممون بشه چندنفری با دوستا یک جا سریع وضو می گرفتیم و روی خاک کنار دیوار خرابه سریع نماز می خوندیم.هیچ کس برای نماز پیاده نمی شد. مگر یکی دونفر اقا.چقدر استرس داشتیم . نگهبان دوستام بودم همین که اونا می خوندن بعدش منم می خوندم . الان خیلی خوب شده جاده ها ، رستورانا هست. یا دوم راهنمایی بودم نمازخونه نداشتیم.نماز ظهرهام رو می رفتم جای پاگرد طبقه بالا جای پشت بوم .روزنامه پهن می کردم نماز می خوندم البته این بهترین جا بود برای نماز خوندنم . چقدر اون نمازها یادم میاد شیرین بود .خیلی لذت داشت . خدارو شکر می کنم قید نمازها رو نمی زدم به خاطر ترس از مزاحمت . ‌