📖 🎨نقاش مشهوری درحال اتمام نقاشی اش بود. 🎇 آن نقاشی بطور باورنکردنی زیبا بود و میبایست در مراسم ازدواج شاهزاده خانمی نمایش داده میشد. 🎭 نقاش آنچنان غرق هیجان ناشی از نقاشی اش بود که ناخودآگاه در حالیکه آن نقاشی را تحسین میکرد، چند قدم به طرف عقب رفت. ⚠️نقاش هنگام عقب رفتن پشتش را نگاه نکرد که یک قدم به لبه پرتگاه ساختمان بلندش فاصله دارد. 😳شخصی متوجه شد که نقاش چه میکند. میخواست فریاد بزند، اما ممکن بود نقاش بر حسب ترس غافلگیر شود و یک قدم به عقب برود و نابود شود... 🖍مرد به سرعت قلمویی را برداشت و دوید روی آن نقاشی زیبا را خط خطی کرد. 😠نقاش که این صحنه را دید باسرعت و عصبانیت تمام! جلو آمد تا آن مرد را بزند. 🗣اما آن مرد تمام جریان را که شاهدش بود را برایش تعریف کرد که چگونه در حال سقوط بود.... ⚜ گاهی آینده مان را بسیار زیبا ترسیم میکنیم! ❌اما خالق هستی میبیند چه خطری در مقابل ماست و نقاشی زیبای ما را خراب میکند. گاهی اوقات از آنچه زندگی بر سرمان آورده ناراحت میشویم ، ⭕️ اما یک مطلب را هرگز فراموش نکنیم: 💞خدای مهربان همیشه بهترین ها را برایمان می خواهد. به او اعتماد کنیم و هرچه را برای ما رقم زد، با کمال میل بپذیریم😊😍 ═✼🍃🌹🍃✼═ @Tanhamasir_south_kh