دیروز توی حرم امام رضا، تو صف ضریح بودم. یه خانوم خیلی‌خیلی خوشگل عراقی، با دختر کوچیکش پشت سرم وایساده بود. بعد از یه‌ربع که نزدیکای ضریح رسیده بودیم، دختر کوچولوی خوشگل پرسید: ماما! لَعَد اِشوَکِت نوصَل؟ «مامان! پس کی‌می‌رسیم؟» _ دِ نوصَل ماما. دِ نوصَل دِ نوصَل لِلشِّفاء « داریم می‌رسیم مامان. داریم می‌رسیم. داریم می‌رسیم به شفا»