✅هارون آشکارا روی انتساب خود به مقام رسالت تکیه نموده، در هر فرصتی آن را مطرح می‌کرد. وی روزی وارد شهر مدینه شد و رو به قبر مطهر حضرت رسول اکرم(ص) نمود و گفت : 📋《السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللهِ(ص)، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ عَمِّ!》 ♦️درود بر تو ای پیامبر خدا! درود بر تو ای پسرعمو! او در میان آن جمعیت زیاد، نسبت عموزادگی خود با حضرت رسول اکرم(ص) را به رخ مردم می‌کشید و عمدا به آن افتخار می‌نمود تا مردم بدانند خلیفه، پسرعموی پیامبر(ص) است. در این هنگام، پیشوای هفتم که در آن جمع حاضر بود، از هدف هارون آگاه شده، نزدیک قبر پیامبر(ص) رفت و با صدای بلند گفت : 📋《السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللهِ(ص)، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَه‏!》 ♦️درود بر تو ای پیامبر خدا! درود بر تو ای پدر! هارون از این سخن ناراحت شد؛ به‌طوری‌که رنگ صورتش تغییر یافت و بی‌اختیار گفت: واقعا این، افتخار است.(۱) 📚منبع : ۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۳۵ @TarikhEslam