⃟🌿 ⃟🌺
💠تفسیر سوره شعراء -آیه ۱۸ و ۱۹
قَالَ أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیداً وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ
وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَکَ الَّتِى فَعَلْتَ وَ أَنتَ مِنَ الْکَفِرِینَ
ترجمه🔸
(فرعون) گفت: آیا ما تورا در کودکى نپروردیم و سالیانى از عمرت را در نزد ما نماندى؟
و با این حال انجامدادى آن کارى را که انجام دادى (و یکى از افراد ما را با مشت کشتى)، در حالى که تو از ناسپاسانى.
فرعون با دو جمله، نبوّت موسى را زیر سؤال برد: الف: تو نزد ما قاتل هستى و قاتل که پیامبر نمى شود. ب: ما تو را بزرگ کردیم، چگونه الطاف ما را کفران و ناسپاسى مى کنى، ناسپاس که پیامبر نمى شود. آیات بعد پاسخ موسى را بیان کرده است.
پیام ها🔹
۱- منّت گذاشتن و به رخ کشیدن، از ویژگى هاى مستکبران است. «ألم نُربّک فینا»
۲- اراده الهى، موسى را در دامن فرعون پرورش مى دهد. «ألم نُربّک»
۳- اگر کسى را بزرگ کردیم، یا حرفه اى به او آموختیم، یا در امر ازدواج و مسکن و امثال آن به او کمکى کردیم، نباید با این دلیل و بهانه، سخن حقّ او را نپذیریم. «ألم نُربّک فینا ولیداً»
۴- اولیاى خدا نمک گیر نمى شوند و محیط و جامعه در آنها اثر نمى گذارد. «لَبِثتَ فینا من عُمُرِک سنین» (موسى نگفت ما که مدّتها سر سفره فرعون بوده ایم یا حال که همه تسلیم او هستند و جامعه بر محور او مى چرخد، کمى کوتاه بیائیم و سکوت اختیار کنیم.)
۵ - حقّ نان و نمک آن نیست که صاحب حقّ را به حال خود رها کنیم و اشتباهات او را هم بپذیریم. (حضرت موسى نان و نمک فرعون را خورده بود، ولى او را به حال خود رها نکرد.) «نربّک فینا... لَبثتَ فینا»
۶- به توقّعات نا به جاى مستکبران اعتنا نکنیم. ناسپاسى در برابر مستکبر، بد نیست. «و انت من الکافرین»
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
💠 تفسیر سوره شعراء -آیه ۲۰ و ۲۱
قَالَ فَعَلْتُهَآ إِذاً وَ أَنَاْ مِنَ الضَّآلِّینَ
فَفَرَرْتُ مِنکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لِى رَبِّى حُکْماً وَ جَعَلَنِى مِنَ الْمُرْسَلِینَ
ترجمه🔻
(موسى) گفت: آن (قتل) را زمانى انجام دادم که از سرگشتگان بودم.
و چون از شما ترسیدم از نزد شما گریختم، سپس پروردگارم به من حکمت (و دانش) بخشید و مرا از پیامبران قرار داد.
مراد از «حُکم» در آیه؛ یا حکومت و سرپرستى بنىاسرائیل است و یا حکمت و دانش.
در این دو آیه، حضرت موسىعلیه السلام ایرادهاى فرعون را که در آیه قبل گفتیم، پاسخ مى دهد.
چنانکه گذشت حضرت موسى به خاطر طرفدارى از یکى از یاران خود، مشتى به مخالف او زد و شخص مخالف با همان ضربه مُرد. این قتل نه از روى عمد بود و نه با آلت قتل انجام گرفت، بلکه یک حادثه ناخواسته و یک لغزش عملى بدون سوء نیّت بود که قبل از نبوّت موسى آن هم به خاطر طرفدارى از یک مظلوم اتّفاق افتاده بود. بنابراین، «ضالّ» در آیه مذکور، یک انحراف عملى بدون قصد است که ضربهاى به عصمت نمى زند و یا به معناى تحیّر است، نظیر آیه ۷ سوره ضُحى: «و وَجَدک ضالاً فَهَدى».
از امیرالمؤمنین على (ع) پرسیدند: چرا بعد از پیامبر اکرم حقّ خود را با شمشیر نگرفتید، و چرا همان گونه که با طلحه و زبیر و معاویه جنگ کردید با خلفاى پیش از خود جنگ نکردید؟ حضرت فرمود: گاهى سکوت لازم است. مگر ابراهیم به مردم نفرمود: من از شما کناره مى گیرم: «و اعتزلُکم و ما تَدعون من دون اللّه» مگر هارون نفرمود: «اِنّ القوم استضعَفونى و کادوا یَقتلونَنى» مردم مرا به ضعف کشاندند و نزدیک بود مرا بکشند؟ مگر یوسف نفرمود: «ربّ السِجنُ اَحبّ الىّ» پروردگارا! زندان براى من بهتر از استجابت تقاضاى آنهاست؟ مگر پیامبر اکرم در غار نرفت و من جاى او نخوابیدم؟ مگر موسى نفرمود: «ففَررتُ منکم لما خِفتکم» همین که ترسیدم فرار کردم، و مگر حضرت لوط (ع) در برابر تقاضاى گنهکاران نفرمود: «لو اَنّ لى بکم قُوّة او آوى الى رُکنٍ شدید» اى کاش قدرتى داشتم (تا شما را از این عمل ننگین باز مى داشتم) و یا به جایگاه محکم و أمن پناه مىبردم (و از شرّ شما درامان بودم). بنابراین سایر اولیاى خدا نیز گاهى در شرایطى مجبور به سکوت و انزوا مى شدند.
پیام ها🔶
۱- گاهى اقرار، یک ارزش است. «قال فَعَلتُها»
۲- فرار از طاغوت، مقدّمه دریافت الطاف الهى است. «ففررت منکم... فوهب»
۳- انبیا از الطاف خاصّ خداوند برخوردارند. «فَوَهبَ لى - و جَعَلنى»
۴- نبوّت، یک جریان در طول تاریخ است، انبیاى بسیارى قبل از موسى بوده اند پس تعجّب فرعون نابجاست. «من المرسلین»
eitaa.com/Tasniim
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج