⃟🌿 ⃟🌺 💠تفسیر سوره نمل - آیه ۴۲ و ۴۳ فَلَمَّا جَآءَتْ قِیلَ أَهَکَذَا عَرْشُکِ قَالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِینَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا وَکُنَّا مُسْلِمِینَ وَصَدَّهَا مَاکَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا کَانَتْ مِن قَوْمٍ کَفِرِینَ‏ ترجمه🔸 پس هنگامى که (بلقیس) آمد، به او گفته شد: آیا تخت تو این گونه است؟ گفت: گویا خود آن است، و پیش از این، به ما علم (به حقّانیّت سلیمان) داده شده و ما فرمان بردار بوده ‏ایم. آنچه (آن زن) به جاى خدا مى‏ پرستید، او را (از تسلیم شدن در برابر حقّ) بازداشته بود، و او از قوم کافران بود، (ولى بعد از کفر، ایمان آورد). 🍃جمله‏ «و اوتینا العلم» ظاهراً ادامه‏ کلام بلقیس است (که در ترجمه آورده‏ ایم) و ممکن است سخن سلیمان و اطرافیان او باشد که گفته باشند: به ما، قبل از بلقیس علم داده شده و قبل از او مسلمان بودیم. سؤال: بلقیس که از حقانیّت سلیمان اطلاع پیدا کرده بود، چرا زودتر تسلیم نشد؟ پاسخ: جامعه و محیطِ شرک مانع خط شکنى و تسلیم او شده بود، چنانکه قرآن فرمود: «و صَدّها ما کانت تَعبد من دون اللّه اِنّها کانت من قومٍ کافرین» پیام ها🔸 ۱- در برخوردهاى ابتدایى، حرف آخر را اوّل نزنید. «اهکذا - کانه هو» (نفرمود: «هذا عرشک» و او هم نگفت: «انّه هو». ) ۲- مکتبى ارزش دارد که بر اساس علم باشد. «و اوتینا العلم من قبلها و کنّا مسلمین» ۳- محیط، جامعه و عقائد خرافى، مانع از ایمان واقعى است. «و صدّها ما کانت» ۴- سوء سابقه، دلیل داشتن آینده‏ بد نیست. «انّها کانت من قوم کافرین» eitaa.com/Tasniim ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج