#خاطره
#تجربه
ارسالی از دوست خوبمون
زهرا خانم از تبریز
خاطره یکی از خادمان موقع توزیع نذر امام همون شبی که پخت نان تمام شد به دلم افتاد چند تا نان تازه برای یکی از افرادی که میشناختم ببرم وبقیه را فردا بسته بندی وتوزیع کنیم وقتی رفتم دم خونه اون بنده خدا ونان ها را تحویل دادم پرسید به چه مناسبتی زحمت کشیدید گفتم نذر امام رضاست مهمون آقا هستید دیدم منقلب شدو اشکش جاری شد جوری که اصلا نمیتونست صحبت کنه گفت سرشب تلویزیون مشهد را نشون می داد بغض داشتم خطاب به آقا گفتم امسال که من نتونستم به پابوست بیام شماهم سراغی از من نگرفتی !؟وخیلی گریه کردم ...
که الان این نانها از طرف آقا برام رسید
قربون کرمت برم آقای مهربون
😭😭😭😭
*السلام علیک یا علی بن موسی الرضا یا غریب الغرباء*
╔ 🍃🍃 🍁 🍁 🍃🍃 ══╗
@amerinOstanAzarbaijangharbi
آمرین استان آذربایجان غربی
╚══ 🍃🍃 🍁 🍁 🍃🍃 ╝
کانال ما را به دوستان خود
تبلیغ کنید . 🙏♥️