💠 طب اسلامی چیست؟! 💠
🔸 امام صادق عليه السّلام در پاسخ پرسش های شخصی می فرمایند:
«بيشتر اطبّاء معتقدند انبياء علم طب نمی دانستند!!
ما با اين افراد كه با قياس پنداشته اند؛ علمى را انبياء نمی دانند چه كنيم؟
انبيايى كه حجّت ها و معتمدين خدا بر مردم و در زمين، و خزّان علم و ورثه حكمت حضرت حقّ و راهنمايان به سوى او و داعيان به طاعت پروردگارند؟!!
سپس من پى بردم كه مذهب بيشتر ايشان خوددارى از راه انبياء و تكذيب كتاب هاى آسمانى است.
و همين مرا درباره اینان و علمشان بی رغبت و بی اعتنا ساخته.»
🔸شخص پرسيد: چگونه به قومى بی اعتنايى می کنید كه خود مربّى و بزرگشان هستید؟
🔸امام فرمودند:
«من در برخورد با طبيب ماهرى از او پرسش هايى می كنم، می بينم هيچ سر رشته اى بر حدود نفس و تأليف بدن و تركيب اعضاء و مجارى اغذيه در جوارح و مخرج نفس و حركت زبان و مستقرّ كلام و نور ديده و انتشار ذكر و اختلاف شهوات و ريزش اشك و مجمع شنوايى و مكان عقل، و مسكن روح و مخرج عطسه، و برانگيختن غم ها و اسباب شادي ها، و از علّت لالى و كرى ندارد، جز همان مطالبى كه مورد پسند خودشان بوده است و علّت هايى كه ميان خود تجويز كرده اند!»
📚 [الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج2، ص: 223]
🔸 شيخ مفيد رحمة الله مى فرمايد:
«طب، (دانشى) است درست، كه آگاهى از آن، امرى ثابت است و راه دسترس بدان نيز وحى است. آگاهان به اين دانش، آن را تنها از پيامبران بهره گرفته اند؛ چه آن كه نه براى آگاهى يافتن از حقيقت بيمارى، جز به كمك سمع (ادله نقلى)، راهى هست، و نه براى آگاه شدن به درمان، راهى جز توفيق. بدين سان، ثابت مى شود كه يگانه راه اين آگاهى، شنيدن از همان خدايى است كه به همه نهفته ها آگاه است.»
📚 [تصحيح اعتقادات الإمامية، ص: 144]
🔰 آیا اسلام می تواند به مسائل علمی ما پاسخ دهد؟
🔸 مولا علی علیه السلام:
«قرآن را به سخن آريد اگر چه هرگز (با زبان عادى) سخن نمى گويد. اما من از جانب او شما را آگاهى مى دهم؛ بدانيد در قرآن علوم آينده و اخبار گذشته، داروى بيماری ها و نظم حيات اجتماعى شما است»
[ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُم]
📚 [نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 223]
🔸 امام صادق علیه السلام:
«خداى تبارك و تعالى در قرآن بیان هر چیز را فرو فرستاده تا آن جا كه بخدا سوگند چیزى را از احتیاجات بندگان فروگذار نفرموده، و تا آن جا كه هیچ بنده اى نتواند بگوید: ایكاش؛ این در قرآن آمده بود، جز آن كه خدا آن را در قرآن فرو فرستاده است.»
[مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیَانَ كُلِّ شَیْ ءٍ حَتَّى وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللَّهُ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْعِبَادُ حَتَّى لَا یَسْتَطِیعَ عَبْدٌ یَقُولُ لَوْ كَانَ هَذَا أُنْزِلَ فِی الْقُرْآنِ إِلَّا وَ قَدْ أَنْزَلَهُ اللَّهُ فِیه]ِ
📚 [اصول كافى جلد 1 ]