سرباز داوطلب امیر گودرز وند چگینی که دو سال خدمت سربازی خود را دربیشتر مناطق دو کوهه،نهر عنبر،طلاییه و خرمشهر خط شکن بود طی مدتی که در جبهه ها حضور داشت مدتی هم که برای مرخصی و دیدن خانواده میامد دائما در معراج شهدا جایی که تمام شهدا را به آنجا می بردند و بعد از از شناسایی و آماده کردن شرایط برای انتقال شهدا به شهر ها یا بهشت زهرا اقدام می کردند حضور داشت البته ایشان از 16 سالگی تا قبل از 18 سالگی بخاطر کمک به مسئولین پزشکی قانونی بدون هیچ مزدی با آنها همکاری می کرد بعلت تعداد زیاد شهدا و ساعات کاری شبانه روزی و خستگی بسیار زیاد مسئولین معراج شهدا به آنجا می رفت تا بتواند گوشه ای از کار را بگیرد و در خدمت این عزیزان باشد و می گفت ممکن است به خاطر خستگی زیاد نتوانند شهدا را آنطور که شایسته است شناسایی و بدرقه شهر ها و مقصدشان کنند از این رو به یاری این عزیزان می رفت تا شاید ذره ای از حق شهدا را ادا کند. در این مدت که در جبهه های خط شکن بود قرار بود به محض ترخیص شدن و به خانه آمدن عقد و جشن تولد و ترخیصی را با هم جشن بگیریم.در جبهه بهش گفتند حالا که میخواهی ازدواج کنی برو کارت پایان خدمت را بگیر.یک هفته بعد که سربازیش تمام شده بود رفت کارت پایان خدمت بگیرد رفته بود خط مقدم که دیده بان متوجه او شده بود و بیسیم زده بود و به او گفته بود چرا انقدر جلو رفتی مگر قرار نبود کارت بگیری و برگردی؟ امیر گفت وقتی داشتم در راه میامدم دشمن تا جفیر اهواز آمده بود و شعارشان هم این بود اول مهران بعدا تهران من آمدم که دشمن نیاید به مملکتم حالا برم کارت پایان خدمت بگیرم پشت به دشمن رو به میهن الفرار کار ما نیست. رفتند و الان 33 ساله چشممان به راهش مانده خدا روح شهدا را شاد و با علی اکبر امام حسین محشور کند قربه الی الله مفقود الاثر شهید امیر گودرزوند چگینی شادی روحش صلوات @tehrantanhamasiri