ایتا توییت
روایت یک معلم: داشتم از کلاسشون میومدم بیرون، طوری که دوستای دیگش نبینن این برگه رو بهم داد گفت لطفا تو دفتر بخونید... 🗣 مروا🇮🇷
➺
@Twitter_eita
[
عضویت
]