از دفتر املاک با مشتری اومدند خونه رو نگاه کنند. من حوصله نداشتم لباس بپوشم. با همون تیشرت و شلوارک رفتم تو کمد لباس، بین رگالها ایستاده بودم.
همینطوری گوشی به دست منتظر بودم برن بیرون که یه دفعه بابام در کمد رو باز کرد تا به املاکیه و مشتریها سایز کمد رو نشون بده و پشمای هممون ریخت همونجا😂😂😂
》جفری دامر
➺
@Twitter_eita [
عضویت]