پارسال عید به زور مامانم رو راضی کردم واسه تمیزکاریِ خونه کارگر بگیریم. عصر که اومدم خونه، دیدم یه خانم رو مبل نشسته، چای مینوشه و مامانم داره کابینتهارو میسابه. آروم بهش گفتم: مادر من! بگو کارگر تمیز کنه. مامانم گفت: گناه داره! تو این گرما خدارو خوش نمیاد.
》پشه خسته《
➺
@Twitter_eita [
عضویت]