رفتیم خونه خواهرزاده ی همسرم دیدن نی نی شون😍 خانمش تعریف میکرد یه شب خیلی خسته بوده و قرار شد اون بخوابه و همسرش به بچه شیر بده… میگه دیدم نصف شب صدای التماس کردن میاد و پاشدم دیدم همسرم شیشه شیر رو گرفته جلو دهن دخترمون و با التماس میگه بابایی خواهش میکنم دهنتو باز کن😂😂😂 》ننه چپوک《 ➺ @Twitter_eita [عضویت]