.
♻️
رونمایی از نابغهای به نام مهدی هاشمی رفسنجانی
🔰 حمید رسایی: شاید پس از ترویج تجملگرایی در بین مدیران و حزباللهیهای سادهزیست، ترویج خاندانسالاری و بهره بردن خانواده مدیران از رانتهای اقتصادی، دومین خیانتی بود که هاشمی رفسنجانی در حق این انقلاب کرد.
البته این ویژگی در خانواده هاشمی یک روال بود. به طوری که هاشمی در خاطرات روزانه خود بارها و بارها از امتیازها و رانتهایی که در اختیار فرزندانش قرار داده، یاد کرده! برخورد هاشمی با این رانتها و موقعیتها به گونهای است که انگار او مالک کشور بوده و اصلا نباید از ترویج و انتشار و علنی کردن این روابط خجالت بکشد!
به نمونههایی از این موارد که در کتاب خاطرات هاشمی ذکر شده دقت کنید:
1⃣ راه یافتن مهدی به صنایع نفتی ایران که مثل باند یک فرودگاه عامل پرواز اقتصادی فرزندش میشود، جالب است. هاشمی در خاطرات ۱۷ ابان ۷۱ نوشته که از «وزیر نفت وقت خواستم که یک کاری برای مهدی پیدا کند که مزاحم درسش هم نباشد». این درخواست مهدی هاشمی رفسنجانی را در ۲۳ سالگی روی صندلی هیات مدیره سکوهای پارس جنوبی نشاند و شد آنچه باید میشد.
2⃣ مهدی هاشمی ۲۳ ساله خیلی زود رشد کرد و پایش به کشورهای خارجی باز شد تا جایی که سفرای جمهوری اسلامی هم به ابعاد ناشناخته او پی بردند! هاشمی در خاطرات سال ۷۴ از تعریف سفیر وقت ایران در روسیه از تاثیرات سفر مهدی نوشته است: «آقای [مهدی] صفری، سفيرمان در روسيه آمد. از سرعت پيشرفت اعتماد و همكاری با روسيه گفت و از اصرار روسها براي فروختن سيستم پيشرفته ضد موشک اس-300 و از تأثير زياد سفر مهدی و هيأت همراه گفت.»
3⃣ حمایتهای خاص هاشمی رفسنجانی از فرزندانش و دست و دلبازی برای رشد آنها بی تأثير در این پيشرفت نبود. مثل این مورد که هاشمی در بخشی از خاطرات سال ۷۴ نوشته است: «با محسن و مهدی، دربارة مسایل انرژی هستهای و صنايع نفت و گاز مذاكراتی داشتيم. محسن خواست كه وام حساب 210 برای ساخت مصلای تهران را ببخشمكه بيشتر كار بكنند.»
4⃣ حالا دیگر مهدی بابا تبدیل به یکی از مدیران ارشد صنعت نفت و گاز شده! غرق در حسابهای بانکی بی انتهای نفتی و گازی و یکی از بهترین اسپانسرها برای فعالیتهای انتخاباتی تا جایی که هاشمی از هوش پسرش انگشت به دهان میماند. در خاطرات سال ۷۴ هاشمی اینطور نوشته شده: «مهدی [هاشمی، مدیرعامل شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی] آمد. گزارش آورد كه كارشناسان نفت با نظريه او در مورد محل پالايش گازهای پارس جنوبی موافقت كردهاند. مهدی مدتی پيش نظر داد كه میتوانيم گاز پارس جنوبی را به پالايشگاه كنگان بياوريم و بالاخره از ساخت پالايشگاه جديد، صرفهجویی زيادی داشته باشيم. آن روز وزارت نفت موافق نبود؛ اگر كاملاً پذيرفته شود، با همين اعتبار موجود، به جای يک فاز، دو فاز را میتوانيم انجام دهيم. "از هوش مهدی تعجب كردم.»
5⃣ کم کم مدیران هم سوراخ دعای باقی ماندن در پست و ارتقای مدیریتی را پیدا کردند، تعریف و تمجید از آقازادها تا جایی که پس از مدتی مهدی هاشمی تبدیل شد به بهترین کارشناس گاز ایران! هاشمی در خاطرات ۳۰ تیر ۷۸ به نقل از بیژن زنگنه مینویسد: «آقای [بیژن نامدار] زنگنه، وزير نفت آمد و گفت، در بخشی از طرحهای نفت در مذاكره سرمايهگذاران خارجی، پيشرفت داشتهاند و در بخشی ديگر نداشتهاند. خواست كمک كنم كه عمليات نفت در قالب شركت انجام شود تا امكان مانور بيشتر باشد. گفت: مهدی، بهترين كارشناس گاز است؛ برای صدور گاز با لوله و يا به صورت گاز مايع، تلاش میكنند.»
6⃣ حالا مهدی بابا خودش یک طرف دعواهای نفتی شده بود و رانت دسترسی به پدر همه کاره و تاثیرگذاری روی او میتوانست سبب توجه بیشتر در کشمکش مدیران با یکدیگر باشد. هاشمی ۱۰ تیر ۱۳۷۸ نوشته: «شب مهدی، مديرعامل شرکت تأسیسات دریایی آمد. از آقایان [بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت و بهزاد نبوی که مانع واگذاری کارهای بزرگ به شرکت تأسیسات دریایی میشوند، شکایت دارد و میگوید، کارها را به شرکتهای خارجی میدهند.»
قصه بابا اکبر و مهدی بابا در اینجا خاتمه نیافت و در سال ۸۸ بعد از شکست کودتای ادعای تقلب، سه سال در انگلیس ماند تا برای کمک به بابا راههای تحریم فلج کننده را به آمریکاییها برساند و فقط در یک فایل صوتی گفت:
هنوز هم معتقدیم باید به رهبری فشار آورد...
ما داریم رو بازی میکنیم...
حرفهایی که بابای من زد، از همه حرفهای آقایون (اصلاحطلب) تندتر بوده است.
ما تقسیم کار کردهایم هر کسی کار خودش رو میکند.
بابا کار خودش رو میکند.
من وظیفهای برایم تعریف شده که آن را انجام میدهم.
کارهایی که من کردهام صد برابر بدتر از سخنرانیهای شماهاست و نظام هم میداند که من دارم چه کاری علیه نظام میکنم و با من بد هستند.
#کلید_بنفش!
🆔
@Violet_Key