مروری مقایسه ای بر کارکرد حکومت پهلوی با چهار دهه انقلاب اسلامی ایران (قسمت دوم)
براساس آمار رسمی کشور، بخش بزرگی از شهرها و روستاهای کشور در آستانه انقلاب اسلامی، محروم از پزشک و امکانات بهداشتی بودند و در این میان زنان و کودکان سهم بیشتری از این محرومیت داشتند؛ با یک مقایسه آماری، میتوان تفاوت وضعیت بهداشت، درمان و سلامت مردم در حکومت پهلوی و بعد از انقلاب اسلامی را متوجه شد.
برای بررسی موفقیت و یا عدم موفقیت یک نظام سیاسی و ارائه تحلیل درست و منطبق با واقع مزیتهای آن، نسبت به مصادیق ملی و جهانی، راهی جز بهرهگیری از روش قیاس نداریم. در مقایسه نظام سیاسی باید نسبت آن را با چند پارامتر مشخص از جمله؛ اهداف اعلامی نظام سیاسی در آغاز نهضت، مقایسه با نظام های سیاسی برخوردار از ویژگیهای مشابه درمنطقه، امکانات و موانع پیش روی آن و بالاخره با نظام سیاسی قبل از نظام سیاسی موجود، به ضرورت کمی انجام پذیرد.
این روزها سوالات و پرسشهای بسیاری در داوری از کارآمدی و عملکرد انقلاب اسلامی و نظام سیاسی برآمده از آن و درمیان لایههای مختلف جامعه طرح میشود. اپوزیسیون نیز به عنوان جریان رقیب و برانداز و با بهرهگیری از فضای تردید و پرسش، تلاش دارد، تصویر ذهنی جامعه، در خصوص کارآمدی نظام اسلامی را تغییر دهد تا امید و اعتماد به توانمندیها و قابلیتهای اصلاح و پیشرفت در درون نظام را از بین ببرد. از جمله پرسشهای مطرح در میان جامعه، مقایسه نظام اسلامی با رژیم پهلوی است که توده مردم با تکیه به محفوظات و خاطرهگوییهای نسل قدیمی و متأثر از رسانههای بیرونی، بدون لحاظ کردن ملاکها و معیارهای علمی و عقلی به مقایسه نظام اسلامی با نظام سلطنتی پهلوی میپردازند وجمهوری اسلامی را متهم به ناکارآمدی میکنند.
لذا پاسخ به شبهات موجود در این زمینه، مستلزم مقایسه میان دو حکومت اسلامی و رژیم منحط پهلوی بر اساس معیارهای کمی میباشد، اما خصلت کار مقایسهای در فضای جدلِ آمیخته به عملیات روانی کاری دشوار، زمانبر و حجیم است. بنابراین بیان تمامی ابعاد هویتی و کارکردی دو نظام سیاسی که یکی با52 سال حکمرانی و دیگری با39 سال سابقه مدیریتی میباشد، نیاز به بررسی دقیق و موردی عملکرد قریب به90 سال کارکرد در حوزه های مختلف دارد که از حوصله و حجم این نوشته خارج است. اما از باب مدخلیت، در این نوشته به بررسی بخشی از آمار و اطلاعات کلی موجود درباره کارکردها و عملکردهای دو دوره حاکمیتی در ابعاد علمی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی اکتفاء میکنیم.
در یک مقایسه دقیق و علمی لازم است در موارد متعدد و با استفاده از آمارها و شاخصهای صحیح و با در نظر گرفتن الگوی علمی سنجش، موفقیت یک نظام (کارآمدی نظام = اهداف + امکانات + موانع)، به تحلیل و ارزیابی پرداخته شود. یکی از سوال هایی که این روزها زیاد با آن مواجه می شویم، این است که جمهوری اسلامی در این سالها برای ما چه کرده است؟ آیا اصلاً زندگی مردم در مقایسه با قبل از انقلاب فرقی کرده است؟ بهتر شده یا بدتر؟
در ادامه بعضی از دستاوردهای ایران انقلابی را با ایران شاهنشاهی مقایسه میکنیم. البته ایران بعد از انقلاب اسلامی را اگر بخواهیم منصفانه تحلیل کنیم، باید تمام سختیها و موانع توسعه دهههای پیش را بشناسیم تا علت رشد بعضی حوزهها و رکود بعضی دیگر را درک کنیم. مثلاً یک ایرانی منصف باید بداند که هشت سال جنگ تحمیلی و تحریمهای کشورهای متخاصم علیه ملت و دولت ما، چقدر راه توسعه را ناهموار کرده و با همه این ناهمواریها ما چه کردهایم؟ و چه بودهایم که امروز حتی دشمنان، ما را به عنوان بازیگری تأثیرگذار در عرصه بینالمللی به رسمیت می شناسند یا مثلاً قبل از انقلاب چقدر مرد و زن ایرانی در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشتهاند و امروز چقدر مشارکت دارند؟ و این همه حاصل تکیه بر ظرفیتهای درونی است که در شرایط سخت تحریم، تهدید و فشار بدست آمده است که با وجود محدودیتها و موانع، در سطح وسیع تحصیل شده است.
4. وضعیت بهداشت
براساس آمار رسمی کشور، بخش بزرگی از شهرها و روستاهای کشور در آستانه انقلاب اسلامی، محروم از پزشک و امکانات بهداشتی بودند و در این میان زنان و کودکان سهم بیشتری از این محرومیت داشتند؛ با یک مقایسه آماری، میتوان تفاوت وضعیت بهداشت، درمان و سلامت مردم در حکومت پهلوی و بعد از انقلاب اسلامی را متوجه شد.
در جدول زیر به طورکلی بر اساس آمارهای موجود از دوران رژیم پهلوی و دوران کنونی پس از انقلاب، مقایسهای در خصوص وضعیت بهداشت، سلامت و توزیع خدمات و تجهیزات بهداشتی و پزشکی انجام شده است که میتواند تفاوتها و تغییراتی که در این زمینه در طول سه دهه پس از انقلاب را مشاهده کرد.[1]
شاخص ها
دوران حکومت پهلوی
دوران انقلاب اسلامی
مرگ ومیر نوزادان به هنگام تولد
111 نوزاد در هر 1000 تولد
68/10 نوزاد در هر 1000 تولد
#کلید_بنفش!
🆔
@Violet_Key