هدایت شده از اینفو تبادلات گسترده شنبه یا زهرا
دستشو پس زدم : -ولم کن، من باهات هیچ جا نمیام، کنار خم شد توی صورتم و با عصبانيت گفت : - کاری نکن همین الان برم سر وقت با گفتم : - چی میخوای از ؟ الان که دیگه کردم هم ولم نمی‌کنی؟ - تو ، ماله من ، فکر نکن ب همین آسونیا ولت می‌کنم خواست بیاد که از پشت پرت شد روی ! سر بلند کردم و با دیدن فرد روبه روییم...🤤 https://eitaa.com/joinchat/223281333C84754c59f5