داشتیم میرفتیم ماموریت هواپیما تاخیر داشت هرکدوم یه گوشه ای روی صندلیای فرودگاه ولو شدیم بعد از مدتی که بلندگو اعلام کرد و شماره پرواز گفت یه دفعه دیدم حاج مهدی نیست همه جا رو گشتم آخر سر ، یه سری به زدم دیدم تمام اون مدتی که ما ولو بودیم اون عاشقانه مشغول با پروردگارش بوده و داره نماز میخونه… ✍ : از یکی از همرزم ها ، شهید حامد رضایی 🌷 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398