در احادیث نبیل حسین می‌نویسد سنی‌های حامی علی بر این باورند که نوعی علی‌ستیزی را می‌توان در روایات تاریخی و احادیث اسلام مشاهده کرد و هم سو بودن سنی‌ها با سلسلهٔ بنی‌امیه باعث شده‌است که محدثان اولیه با گرایش شیعی، فاقد اعتبار و از سوی دیگر، راویان حدیث با گرایش ضد علی معتبر دانسته شوند. ایگناز گلدزیهر ضمن مقایسهٔ دو نسخه از سخنان محمد دربارهٔ علی که در جنگ خیبر پس از دادن پرچم به او بر زبان آورده‌است، اذعان می‌دارد که در روایات، اضافاتی به نفع علی وجود دارد. اما از طرف دیگر برای اثبات دیدگاه خود دربارهٔ وجود علی‌ستیزی در روایات، دو نسخهٔ متفاوت از حدیث «مؤمن در حالی که نور ایمان در قلبش است، زنا نمی‌کند و مؤمن در حالی که نور ایمان در قلبش است، دزدی نمی‌کند» را بررسی کرده، نتیجه می‌گیرد که در برخی کتب، به حدیث مزبور جملهٔ «مؤمن غلو نمی‌کند» اضافه شده‌است تا شیعیان «کافر» قلمداد شوند و این جملات اضافی در لوای حدیث موجه و معتبر اصلی، به مرور زمان در اذهان مسلمانان جای بگیرد. مایکل کوپرسن در کتاب تاریخ‌نگاری سنتی عربی می‌نویسد عباسیان پس از آنکه پایه‌های قدرت خود را مستحکم کردند، به ساخت احادیث جعلی برای بنی‌امیه و نیز علویان مبادرت ورزیدند. آنان در روایات خود خلافت بنی‌امیه را خلافت فرزندان دشمنان محمد دانستند و دربارهٔ خلافت فرزندان علی نیز سعی داشتند تأکید کنند که خلافت بیشتر از آنکه به فرزندان دختر محمد تعلق داشته باشد، به فرزندان عموی محمد تعلق داشته‌است و مدعی بودند که فرزندان علی خلافت را از شجرهٔ خود به شجرهٔ عباس انتقال داده‌اند.پل کوب می‌نویسد در شام، احادیث راجع به تقوای علی تا زمان اسماعیل بن عیاش حمصی (درگذشته به سال ۱۸۱ یا ۱۸۲ هجری) ناشناخته بودند و حتی تا قرن سوم هجری هر کسی در مسجد امویان، مخفیانه در بحث‌های مربوط به «فضائل علی» شرکت می‌جست، به احتمال زیاد مورد هجمه قرار می‌گرفت. علی در آخرالزمان نظر به حضور شدید هشدارهای آخرالزمانی در قرآن، مثلاً آیهٔ ۵۷ سورهٔ نجم، و احادیث اولیه مثل حدیث دو انگشت، بسیاری از دانشوران، از قرن نوزدهم میلادی تا امروز، محمد را یک «واعظ آخرالزمانی» محسوب کرده‌اند که اعتقاد داشته قیامت بسیار نزدیک است یا حتی آغاز شده‌است. منابع اسلامی حتی او را «رسول الملحمه» (پیامبر جنگ‌های آخرالزمان) هم نامیده‌اند. همچنین، منابع غیراسلامی معاصر محمد—که زمان نگارششان در مقایسه با منابع اسلامی به حیات او نزدیک تر است—به ماهیت آخرالزمانی جنبش محمد گواهی داده و گفته‌اند که محمد مژده آمدن مسیحا—منجی ادیان مسیحی-یهودی—را داده‌است. هرچند قرآن از عیسی به عنوان نشانهٔ قیامت یاد کرده،اما (برخلاف احادیث) سخنی از مژدهٔ مسیحا در آن یافت نمی‌شود. با این وجود، برخی از پیروان محمد معتقد بودند که علی بن ابی طالب، «مسیحای دوم» است. در آیه ۷ سورهٔ رعد، از دو نفر سخن به میان آمده: «تو [محمد] فقط هشداردهنده‌ای، و هر قومی را راهنمایی هست.» به عبارت دیگر، نقش محمد در وقایع آخرالزمان جز هشدارِ پیوستن به آن راهنما [شخصیت مسیحایی] نبوده‌است. مفسران شیعه به‌طور متفق القولی این شخص را علی دانسته‌اند. در واقع، علی حایگاهی به مراتب بالاتر از محمد نزد برخی از یپروانش داشته‌است کلینی، محدث شیعه، حدیثی به محمد منسوب کرده که در آن به شباهت علی و عیسی اشاره شده‌است: یا علی، در تو شباهتی به عیسی بن مریم است؛ اگر بیم آن نمی‌داشتم که گروهی از امت من دربارهٔ تو چنان بگویند که نصارا دربارهٔ عیسی بن مریم می‌گویند، بی‌شک سخنی درباره‌ات می‌گفتم که از جمعی نمی‌گذشتی مگر اینکه خاک قدم‌هایت را بردارند و به آن تبرک جویند. — محمد به نقل از کلینی در کتاب الکافی 🌐http://forum.roq.ir/ https://eitaa.com/Yaranmontazer