عشق گاهی می رود آهسته تا عمق نگاه
همنشین خلوت و غمگین و آه
عشق گاهی طعم وصلت می دهد
مزه شیرین و وحدت می دهد
عشق گاهی یک بغل دلواپسی
عطر مسی، ساز شب بو، اطلسی
عشق گاهی نو بهاری، گاه پاییزی
به رنگ سرخ و زرد
گاه لبخندی به لب ها، گاه یک کوه درد
عشق گاهی سر به روی شانه ای
اشک ریزان آخر افسانه ای
عشق گاهی هم حکایت میکند
از جدایی ها شکایت میکند
عشق گاهی هم به خون آغشته شد
با شقایق ها نشست و همنشین لاله شد
عشق گاهی هق هق آرام، اما بی صدا
اشک ریز ذکر محبوب است، در پیش خدا