ما هم شبی ز گوشه‌ی میخانه می‌رویم دردی‌کشیم و بی می و پیمانه می‌رویم ساقی کجاست تا که دهد می ز خط جور دیوانه‌وار در خط جانانه می‌رویم بااشک داغ و سینه‌ی جانسوز و ناله‌خیز خوش در هوای اُستُن ِ حنانه می‌رویم ما را غمی ز رنج و بلای زمانه نیست آخر به کوی دوست غریبانه می‌رویم آتش گرفته کو که تماشای ما کند با شمع انجمن پی پروانه می‌رویم واعظ بیا نصیحت بیهوده‌ام مکن ما از طریق کعبه به میخانه می‌رویم دیشب به خواب ناز سرای نفس گرفت امشب دوباره دیدن جانانه می‌رویم با سوز و ساز غربت و زین تنگی قفس بی بال و پر ز لانه به کاشانه می‌رویم باز این اجل نشسته سر شعله‌های شمع ما "شائقان" به دیدن پروانه میرویم شائق اصفهانی 🌴🥀🌴