دردها میچکد از حال و هوای سفرش
گرد غم ریخته بر چادر مشکی سرش
🌴🥀🌴
تک و تنها و دو تا چشم کبود و چند تا ...
کودک بی پدر افتاده فقط دور و برش
ظاهراً خم شده از شدت ماتم اما
هیچ کس باز نفهمیده چه آمد به سرش
🌴🕯🌴
روزها از گذر کوچه آتش رفته
اثر سوختگی مانده سر بال و پرش
همه بغض چهل روزه او خالی شد
همه کرب و بلا گریه شد از چشم ترش
علیرضا لک
#امان_از_دل_زینب
🌴🕯🌴
@Yas8488