کافه شعر و ادب
لیلی چون بریده شد ز مجنون میریخت ز دیده در مکنون مجنون چو ندید روی لیلی از هر مژهای گشاد سیلی میگشت به گرد کوی و بازار در دیده سرشک و در دل آزار