کافه شعر و ادب
شوق پرواز بده روح زمین گیر مرا به جنون سر ایوان طلا محتاجم دود این شهر مرا از نفس انداخته است به هوای حرم کرب و بلا محتاجم چقدر گریه کنم تا نبری از یادم در سراشیبی قبرم به شما محتاجم...