هدایت شده از «عقلانیت»
«عقلانیت» 🌱 رهایی از گناه ( ٢٠ ) ✅ دینداریِ منفعت طلبانه یا عاشقانه؟! 🔹 سوالی که در اینجا مطرح می‌شود اینستکه؛ آیا دینداریِ منفعت طلبانه، مانع رابطهٔ عاشقانه با خدا نمی‌شود؟ آیا این دینداری سرد و بی روح نیست؟ در پاسخ باید گفت: انسان موجودی است که عمیقترین محبت در دلش، جدای منافعش نیست و از سر منفعت طلبی عاشق می‌شود. عشق فدا شدن نیست. خداوند در قرآن درباره شهدا میفرماید: «داریم خرید و فروش میکنیم؛ تو جانت را بده، من میخرم» 🔹 حتی اگر در ادعیه ای که از ائمه به ما رسیده دقت کنیم، خواهیم دید که ادبیاتش بیشتر منفعت طلبانه است تا عاشقانه! اگر می‌خواهیم عاشق شویم، عاشق خدایی شویم که تمام منافع مان را تامین می‌کند؛ این عشق «عشق متواضعانه» است. خدا عشق متکبرانه را نمی‌پذیرد! باید منفعت طلبانه با خدا وارد تجارت شد تا فهمید خدا چگونه منافع ما را تامین می‌کند و بابت هر کار خوبی ده یا هزار برابر پاداش می‌دهد! از گناهان ما می‌گذرد. درآنصورت، کم کم به خدا علاقمند شده و عاشق خدا می‌شویم. رابطه بین عبد و مولا رابطه بین گدا و داراست؛ عشق به خدا را با عشق به فرزند و همسر اشتباه نگیریم! 🔹 غالبا ادبیات ما عاشقانه و عارفانه است. ادبیات منفعت طلبانه درنظر ما زیبا نیست و بلکه اشتباه است. چون افراد منفعت طلبی را دیده‌ایم که بدنبال منافع کم بوده اند. منفعت خواستن بطور مطلق بد نیست. اگر کسی عالی‌ترین منافع خودش را بخواهد که یکی از آنها رضایت خداست، بسیار هم زیباست. کار اولیای خدا هم همین است و خدا هم اسمش را تجارت گذاشته است. 🔘 خلاصه صفحات ٧٢ و ٧٣ کتاب «رهایی از گناه» اثر استاد علیرضا پناهیان 👈 ادامه دارد ...