💠
@yazeynb💠
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
یکبار داشتم جلوی ابرام نماز میخواندم؛ نمیدانم که چه شد احساساتی شدم و وسط نماز گریهام گرفت.
نماز که تمام شد؛ ابرام گفت: باریک الله! چه حالی شدی؟
گفتم: نمیدونم چی شد که گریهم گرفت.
گفت: خوش به حالت. چه دل خوبی داری.
گفتم: بابا؛ همهچی تویی ابی جون؛ ما که چیزی نیستیم.
گف: نه؛ خیلی کیف کردم. چه نماز خوبی خوندی.
خودش نماز میخواند ماه.