- بزرگ که شدم فهمیدم خانه امان با خانه های دیگر فرق دارد !
هرچه نداشتیم،کتاب زیاد داشتیم . .
فهمیدم پدرم زیاد میداند !
بچه آخوند ها خاطرات مشترکی دارند ، از پیچیدن عمامه پدرشان و بازی کردن زیر سایهی آن به وقت پیچیدن ، از دست کردن تو جیب گودِ قبایشان و صدای آشنای پدرها از بلندگوی منبر ها که خندهی ریزی مینشاند روی لبشان (:
ما بسیار توی خیابان ها طلبه ای را اشتباهی جای پدرهایمان صدا زدیم . . !
•
•
روزتمبارڪحاجآقا . . 🤍
@mahni_313