از دیدگاه علیه السلام از بعثت پیامبر، این راز آفرینش و واسطه ی وجوب و امکان و انسان کامل چه بگوییم که هر چه تلاش کنیم، نمی توانیم واژه ای بیابیم که آن را بشناساند و یا به زبان آشنا ترجمه کند؛ جز از زبان کسی که در دامان محمد صلی الله علیه و آله تربیت یافته و در آغوش او درس جاوادنه بودن را آموخته است. به گفته ی خود رسول اللّه ، جز او و خدایش، کسی او را نشناخته است. آری، علی علیه السلام باید بعثت پیامبر را بیان کند. هم او که کعبه ی آمال عارفان و قبله پارسایان است. علی باید بعثت رسول اللّه صلی الله علیه و آله را توضیح دهد؛ زیرا او آینه ی تمام نمای محمد است و همه ی اشعه ی تابناک علم و عمل و اخلاق و منش پیامبر در وجودش بازتاب یافته است. اینک فراز سخن را به نخستین استاد فصاحت و بلاغت می سپاریم. آن عزیز در این باره می فرماید: «خدا، محمد صلی الله علیه و آله را برانگیخت، در حالی که کسی از عرب، کتابی نخوانده و کسی، ادعای پیامبری نکرده بود. محمد صلی الله علیه و آله مردم را به راه راست فرا خواند و آنان را به آن سوی کشاند و به رستگاری رساند، تا آن که کارشان، استوار و جمعیت شان برقرار گردید». آن حضرت در جای دیگر چنین می فرمایند: «مردم در آن زمان از گروه های مختلف و نژادهای گوناگون تشکیل یافته بودند. گروهی خدا را به آفریده هایش تشبیه می کردند. گروهی دیگر در نام خدا تصرف کردند و نام بت ها را به نام خدایان می بردند. و برخی دیگر از بردن نامش خودداری می ورزیدند، پس خدای متعال به وسیله ی پیامبر گرامی، مردم را از گمراهی درآورد و از کژی و جهالت رهانید و به راستی و درستی رهنمون ساخت»