🔹یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود 🔹توی این شهرقشنگ یه روزی هیچی نبود 🔹دیوارامون گلی بود تلفن هندلی بود 🔹کارامون هردلی بود گازمون کپسولی بود 🔹برقمون چراغ سیمی لامپ هامونم قدیمی 🔹قفل درها خفتی بود یخچالامون نفتی بود 🔹هرچی بود خوش بود دلا بیخیال مشکلا 🔹زیلوهامون شد قالی همه چی دیجیتالی 🔹کابل، فیبر نوری شد همه چی بلوری شد 🔹حالا چشما وا شده اشکنه پیتزا شده 🔹حالا با اون ور آب جوونا با آب و تاب 🔹شب و روز چت میکنند یعنی صحبت میکنند 🔹آب نباتا قند شده پیکانا سمند شده 🔹کوره ده ها راه دارن چوپونا همراه دارن 🔹توی این بگو بخند عصر همراه و سمند 🔹دل خوش سیری چند!!؟ 🔹توکجایی سهراب؟آ 🔹آب را گل کردند، 🔹وچه با دل کردند، 🔹زخمها بردل عاشق کردند، 🔹خون به چشمان شقایق کردند، 🔹درهمین نزدیکی،عشق را دار زدند، 🔹همه جاسایه دیوار زدند، 🔹گفته بودی قایقی خواهم ساخت، 🔹خواهم انداخت به آب، 🔹دورخواهم شدازین شهرغریب! ❓قایقت جا دارد؟ با مَجمع ادبی،شعر و متن دست پر باش 👇 🛄 https://eitaa.com/joinchat/2102132992Ca617a9d291