❌ گنجشک بیچاره با گریه و زاری ماجرای کشته شدن جوجه هایش و تهدید روباه را به دارکوب گفت. دارکوب که پرنده با تجربه ای بود به گنجشک گفت : چرا از تهدید دروغین روباه ترسیدی و جوجه هایت را قربانی کردی؟! روباه فقط تو را ترسانده و او هرگز نمیتواند از درخت بالا بیاید. اگر میتوانست بالا بیاید که تهدید نمیکرد !! گنجشک گفت : راست میگویی؟! دارکوب گفت : بیا امتحان کن. به روباه بگو فقط یک جوجه برایم مانده ، بیا بالای درخت و ما را بخور!! روباه که دید حقه و کلکش برملا شده ، با خشم و غضب به دارکوب دشنام داد و دمش را بالا گرفت و رفت!!! گنجشک بیچاره شروع به گریه و زاری کرد که چرا بیخود. و بی جهت از تهدید روباه ترسیده و. خودش جوجه ها را قربانی مکر و تهدید دروغین روباه کرده !!! این داستان بسیار عبرت آموز است. گاهی اوقات دشمن نمیتواند در عمل کاری کند ، اما با تهدید و دروغ کار خود را جلو می برد. اگر بترسیم و جا بخوریم. اگر تهدیدات دشمن در ما اثرکند. با دست خود، خودمان را نابود می کنیم و پشیمانی سودی نخواهد داشت!!!! 🔷کانال با https://eitaa.com/Zhoor_nazdik