*داستان شماره ۱۱۵*
*در بیان قصه عیسی (ع)*
🌺🌸🌾🌺🌸🌾
بسم الله الرحمن الرحیم
عیسی علیه السلام به بنی اسرائیل گفت سی روز روزه بدارید و بعد از آن هر چه خواهید از خدا بطلبید تا به شما عطا فرماید پس سی روز روزه داشتند و چون فازغ شدند گفتند ای عیسی اگر برای مخلوقی کاری می کردیم به ما طعامی می داد و ما سی روز روزه داشتیم و گرسنگی کشیدیم. دعا کن که خدا مائده ای از آسمان برای ما بفرستد (به یاد آور آن وقتی را که حواریان گفتند ای عیسی بن مریم آیا می تواند پروردگار تو که فرو فرستد بر ما خوانی از آسمان) گفت عیسی بن مریم علیه السلام خداوندا ای پروردگار ما فرو فرست بر ما مائده ای و خوان نعمتی از آسمان که بوده باشد روز نازل شدن آن عیدی برای اول ما و آخر ما یعنی برای آنها که در زمان ما هستند و آنها که بعد از ما بیایند یا بخورند از آن مائده اول و آخر ما و آیتی و معجزه ای باشد از جانب تو بر کمال قدرت تو و حقیقت پیغمبر تو و روزی کن ما را آن مائده با شکر آن مائده و تو بهترین روزی دهندگانی. در روز یکشنبه ملائکه مائده برای ایشان آوردند و به این سبب نصاری آن روز را عید کردند. هفت گرده نان و هفت ماهی در آن بود و نزد ایشان گذاشتند تا همه خوردند. فرمود خداوند عالمیان بدرستیکه من می فرستم بر شما آن مائده را پس هر که کافر شود بعد از آن از شما یا کفران نعمت کند پس بدرستیکه عذاب می کنم او را عذابیکه نکنم چنان عذاب احدی از عالمیان را.
چون حواریان از حضرت عیسی علیه السلام سوال کردند مائده بر ایشان نازل شود جامه پشمینه پوشید و گریست و دعا کرد برای نزول مائده. پس سفره سرخی در میان هوا از آسمان فرود آمد و ایشان می دیدند و در اندک زمانی نزد ایشان فرود آمد. پس عیسی علیه السلام گریست و عرض کرد خداوندا بگردان مرا از شکر کنندگان. خداوندا این مائده را رحمت گردان و سبب عذاب و عقوبت مگردان. پس یهودان که منکر آن حضرت بودند امر غریبی مشاهده کردند که هرگز ندیده بودند و بوی خوشی از آن مائده استشمام کردند که هرگز چنین بوئی به دماغ ایشان نرسیده بود. پس عیسی علیه السلام برخاست وضو ساخت و نماز طولانی به جا آورد و دستمال از روی مائده برگرفت و گفت ( بسم الله خیر الرازقین) پس دیدند ماهی بریانی در میان آن خوان بود که فلس نداشت و روغن از آن می ریخت و نزد سرش نمکی گذاشته بود و نزد دمش سرکه گذاشته بود و دورش انواع سبزی ها بود بجز کندنا و پنج گرده نان در خوان بود که بر روی یکی زیتون بود و بر روی دوم عسل و بر روی سوم روغن و بر روی چهارم پنیر و بر روی پنجم کباب. پس شمعون عرض کرد ای روح الله این از طعام دنیاست یا از طعام آخرت؟ فرمود از هیچ یک نیست بلکه خدا به قدرت کامله خود در این وقت آفرید. بخورید از آنچه سوال کردید تا خدا اعانت کند شما را و از فضل خود زیاده کند نعمت شما را. پس حواریان عرض کردند یا روح الله امروز یک آیت دیگر می خواهیم از تو ظاهر شود. عیسی علیه السلام فرمود ای ماهی زنده شو به اذن خدا، ماهی به حرکت آمد و فلس و خار آن برگشت و ایشان را از مشاهده آن حال غریب دهشتی عارض شد. عیسی علیه السلام فرمود چرا چیزی چند سوال می کنید که چون به شما می دهند کراهت دارید از آن؟ چه بسیار می ترسم که شما کاری بکنید که به عذاب الهی معذب شوید. پس فرمود ای ماهی برگرد به حالتیکه بودی به امر خدا، باز ماهی بریان شد چنانچه بود. عرض کردند ای روح الله تو اول بخور از این ماهی تا ما بعد از تو بخوریم. پس عیسی علیه السلام فرمود پناه می برم بخدا از آنکه من از این ماهی بخورم بلکه هر که سوال کرده است بخورد. پس ترسیدند از خوردن آن. حضرت عیسی علیه السلام فقیران و محتاجان و بیماران و صاحبان دردهای مزمن را طلبید و فرمود از آن مائده بخورند و فرمود بخورید که بر شما گوارا است و بر دیگران بلاست. پس هزار و سیصد نفر از فقیران و بیماران در آن روز از آن مائده خوردند و سیر شدند از ماهی هیچ کم نشد. پس مائده پرواز کرد بسوی آسمان بلند شد ایشان می دیدند تا از نظرشان غائب شد. پس هر بیماری که در آن روز خورد صحیح شد و هر مریضی که خورد مرضش زائل شد و هر پریشانی که خورد غنی و مالدار شد و پشیمان شدند آنها که نخوردند و هر گاه نازل می شد اغنیا و فقرا بر سر آن مائده ازدحام می کردند. پس عیسی علیه السلام میان ایشان به نوبه مقرر فرمود که یک روز اغنیا بخورند و یکروز فقرا. چهل روز مائده نازل شد که چاشت می آمد تا ظهر بر پا بود که از آن می خوردند چون ظهر می شد بالا می رفت. یک روز می آمد و یک روز نمی آمد...
ان شاء الله ادامه داستان شبی دیگر...
منبع:حیوة القلوب جلد اول( در قصص پیامبران و اوصیاء ایشان)
نوشته علامه محمد باقر مجلسی رحمة الله علیه
🌸نشر پیام صدقه جاریه هست🌸
*اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم* 🌾🌺🌸
*التماس دعای فرج*
*شبتون مهدوی*