زلال معرفت
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨ 🔲#عوامل_رشد_رکود_انحطاط ۹۲ ▪️خیلی ها در طول تاریخ قدم هایشان لغزید از رزمنده هایی مثل
✨❧🔆✧ ﷽ ✧🔆❧✨ 🔲 ۹۳ ▪️معاویه ی ملعون یک وقتی حجر ابن عدی و هفت نفر از یارانش و پسرش را دستگیر کرد آوردشان همین جایی که الان قبرشان است، من رفتم بعضی از شما هم رفتید، که یک سال این داعشی ها آن جا را تخریب کردند، البته حالا بازسازی شده ▫️ آورد آن ها را این جا و قبرشان را کند جلویشان به حجر گفتند:از علی برائت بجوی، بگو علی کافر است، ما کاریت نداریم بپویند به معاویه گفت:شما ساده هستید من از علی برائت بجویم بپویندم به معاویه؟ ابدا ،آن های دیگر هم گفتند هیچی گفت:خُب همه ی شما باید اعدام شوید ▪️ حجر گفت:من دو خواهش دارم یک بگذارید من دو رکعت نماز بخوانم که با یاد خدا از دنیا بروم، دوم آن که اول پسرم را به شهادت برسانید می ترسم اگر من شهید شوم این بچه عشق پدر و بالاخره جوانی و...در او تردید ایجاد کند. ▫️ابوالفضل عباس زینب کبری می گوید می گوید:شب عاشورا من رسیدم جلوی خیمه اش دیدم دارد با برادرهایش حرف می زند می گوید:ما رایکُم غدا؟فردا چه می کنید؟خب این ها بزرگترین برادرشان ابوالفضل است آن ها بیست و پنج، بیست و سه و بیست و یک حضرت عباس سی و هفت یا سی و شش ▪️ تقریباً بیش از ده دوازده سال از این ها بزرگتر است، این ها همه کوچک بودند که حضرت امیرشهید شدند، حضرت ابوالفضل شانزده سال بود که پدرش از دست رفت، یکی از آن ها پنج ساله و یکی سه ساله و یکی هم شیرخواره بود تقریباً برای این ها پدری کرده گفتند:نظر نظر تو است ▫️ گفت:اگر نظر نظر من است تا ما زنده ایم به پسر فاطمه نباید ضربه ای وارد شود ، علیه السلام باید بماند ما باید قبل از امام حسین... و لذا روز عاشورا اول حرفی زد گفت: تقدّموا بروید من ببینم خیالم راحت شود، لذا سه برادرهایش قبل از خودش به شهادت رسیدند بعد آن داستانی که برای خود ابوالفضل پیش آمده. ادامه دارد.. 📌حجت الاسلام دکتر رفیعی ان شاء الله سال دیگه کربلا،هدیه به لبخند امام_زمان علیه السلام ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅