💠 نائبان امام(سلام الله علیه)
🔹 مرحوم آخوند صاحب کفایه می دانید که همه ما در کنار سفره این شیخ مشایخ نشسته ایم، ما اولین درسی که از قوانین داشتیم از شاگردان مرحوم آخوند استفاده کردیم، از همان روزهای اول ارادت علمی به این بزرگوار داشتیم و این شیخِ مشایخِ همه ما حوزویون است؛ برای اینکه بعدها مرحوم آقای نائینی و دیگران که آمدند شاگرد ایشان بودند و بعد از آقای نائینی هم که مسلّم است. مرحوم آخوند(رضوان الله تعالی علیه) یک توفیقی پیدا کرد که توانست بسیاری از مراجع ممتاز را او بپروراند؛ مرحوم آقا سید ابوالحسن، مرحوم آقای بروجردی، مرحوم حاج آقا حسین قمی، اینها یک مرجعیت جهانی داشتند و انسان وقتی این آقایان را زیارت میکرد در کمال آرامش می توانست بگوید که او نائب امام(سلام الله علیه) است، اینها اینطور بودند.
🔹 مرحوم آخوند(رضوان الله تعالی علیه) در فصل «حجیت ظواهر» فرمودند به اینکه ظاهر کلام شارع حجت است. بنای عقلا بر این است که اگر کسی کتابی نوشت یا حرفی زد یا سندی تنظیم کرد، ظاهر آن حجت است. در شرق عالم یا در غرب عالم، قباله ها، اسناد، وصیت نامه ها، اقرارنامه ها، معامله نامه ها، تجارت نامه ها، فروش نامه ها؛ تمام این نامه ها و اسناد و مدارکی که هست ظاهر آنها حجت است. «حجیت ظاهر» در شرق و غرب عالم یکی است، همه می گویند ظاهر حجت است، اینچنین نیست که حالا ما به یک روایت رسیدیم مشکل داشته باشیم. ایشان می فرمایند که این شبهه در آن نیست که ظواهر حجت است. بعد از اینکه مقدمه تقریباً یک صفحهای را فرمودند، می رسند به اینکه ظاهر قرآن هم حجت است، ظاهر روایت هم حجت است. درباره حجیت ظاهر قرآن، برخی ها نقد کردند از این اخباری ها و مانند آن؛ پنج شش وجه اقامه کردند که ظاهر قرآن ـ معاذالله ـ حجت نیست، یا به دعوای اینکه فهم قرآن مخصوص اهل بیت(علیهم السلام)اند که عِدل قرآن اند، یا به دعوای اینکه چون محتوای خیلی بلندی دارد درک آن آسان نیست، یا قرآن مشتمل بر متشابه و محکمات است و این متشابه دامنگیر است، یا اینکه ظاهر گرچه ذاتاً متشابه نیست، ولی در اثر اینکه تخصیص های فراوان، تقییدهای فراوانی آمده است ما علم اجمالی داریم که ممکن است این ظاهر اراده نشده باشد، یا تفسیر قرآن به رأی نهی شده است، پس نمی شود قرآن را با فکر خودمان معنا کنیم. مرحوم آخوند(رضوان الله تعالی علیه) بعد از شمارش اینگونه از وجوه، میفرماید این نزاع طبق بعضی از مبانی صغروی است، یا طبق بعضی از مبانی کبروی است و همه این دعاوی فاسد است.
🔹 اما اینکه گفتند فهم قرآن کریم مخصوص اهل بیت(سلام الله علیهم أجمعین) است، این یعنی حقیقت قرآن، کُنه قرآن «بتمامه»، «محکماته» و «متشابهاته» و «مبادیه» و «اصوله»، کُنه آن بله؛ اینها چون عِدل قرآن اند مخصوص آنهاست؛ نه ما موظف هستیم چنین علمی را پیدا کنیم، نه مقدور ماست و نه محل بحث ما، درباره کُنه قرآن کسی بحث نمی کند. اما اینکه گفتید مشتمل بر مضامین عالیه است، بله آن مضامین عالیه که در دسترس ما نیست، مورد تکلیف ما هم نیست؛ چون قرآن کریم مانند یک طناب آویخته است که فرمود ما قرآن را نازل کردیم، نه یعنی آن طوری که باران را نازل کردیم؛ باران را نازل کرد یعنی به زمین انداخت، قرآن را نازل کرد یعنی به زمین آویخت، نه انداخت. این قرآن یک حبل متینی است، پایین این قرآن «عربی مبین» است و بالای قرآن «علّی حکیم» است که در آغاز سوره مبارکه «زخرف» مشخص کرده است: ﴿إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون﴾[1] که این مضمون در اول سوره مبارکه «زخرف» هست، بعد دارد: ﴿وَ إِنَّهُ فی أُمِّ الْكِتابِ لَدَینا لَعَلِی حَكیمٌ﴾؛[2] یعنی همین حبل آویخته که ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّه﴾،[3] نه انداخته! این حبل آویخته پایین آن که در دسترس شماست و مورد تکلیف شماست «عربی مبین» است، بالای آن «علی حکیم» است، و پیغمبر(صلوات الله و سلامه علیه) و کسانی که به مثابه جان پیغمبر هستند و عِدل قرآناند، اینها مشمول آن آیه دیگر هستند که ﴿وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكیمٍ عَلیمٍ﴾.[4] بالای آن که مورد نیاز عادی ما نیست و مورد تکلیف ما نیست، محل بحث ما هم نیست؛ اما «عربی مبین» که کاملاً قابل فهم است.
[1]. سوره زخرف، آیه3.
[2]. سوره زخرف، آیات3 و4.
[3]. سوره آلعمران، آیه103.
[4]. سوره نمل، آیه6.
#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 317
تاریخ: 1396/12/13
🆔
eitaa.com/EsraTvEitaa