💠
 به منزله قرآن

🔸 ما حتماً باید یک دوره قرآن در محضر او باشیم تا در دست ما باشد، خواسته‌ هایمان را با این بسنجیم که آیا این درست است یا درست نیست؟ حالا با این تعلیم و تربیت معلوم می ‌شود که چطور وجود مبارک امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) درباره بعضی از اصحابش آن طور اظهار شوق می ‌کند! 🔸 حضرت فرمود: «كَانَ لِی فِیمَا مَضَی أَخٌ»؛ من در گذشته برادری داشتم از دوستان ـ که از شاگردان حضرت بود ـ «كَانَ [یعَظِّمُهُ‏] یعْظِمُهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»؛ چون دنیا در چشم او کوچک بود، او در چشم من بزرگ بود، من او را به عنوان یک مرد عظیم می ‌دیدم. 🔸 این علی صاحب «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»! حضرت وقتی بگوید او نزد من بزرگ بود، معلوم می ‌شود شخصیتی بود! چرا این شخص نزد چشمم بزرگ بود؟ چون «كَانَ خَارِجاً مِنْ‏ سُلْطَانِ‏ بَطْنِهِ‏ ... مِنْ سُلْطَانِ الْجَهَالَة»؛ از سلطنت شکم و از سلطنت جهل بیرون آمده است. همین حرام‌ خوری و بدخوری است. چیست؟ کسی جاهل باشد و برابر آن جهل عمل کند! 🔸 این شخص از سلطنت جهل بیرون آمده بود. جان او بود، هر کاری را که می‌ خواست بکند فکر می ‌کرد، اگر به جایی نمی ‌رسید بر صفحه نفس خود عرضه می ‌کرد، آن وقت معلوم می‌ شد که بد است یا خوب است؛ اگر مطابق با ﴿فُجُورَها﴾ بود می‌ گفت بد است، اگر مطابق با ﴿تَقْواها﴾‎‎ بود می ‌گفت خوب است، چون این ﴿فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾‎‎ در صفحه نفس هست پاک که نشد. اگر کسی این صفحات نفس را غبارآلود نکند، ﴿قَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا﴾ نکند، دسیسه نکند، دفن نکند بر اغراض و غرائز، این شفاف است. 🔸 فرمود او اگر شک داشت که این کار را بکند یا نکند، به قرآن مراجعه نمی ‌کرد، به نفس مراجعه می ‌کرد که است، قرآن او را تربیت کرد. اگر مطابق با میل بود، هوای نفس بود، می ‌گفت این کار بد است. اگر مطابق با رضای الهی و رضای اهل بیت بود، می‌ گفت این کار خوب است؛ چه درباره خود و چه درباره دیگران. اینها نه امام بودند نه امامزاده، اینها فقط شاگردان اهل بیت بودند! 📚 افتتاحیه سال تحصیلی حوزه علمیه امام صادق علیه السلام دماوند تاریخ: 1397/07/25 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra