هدایت شده از امیرحسین ثابتی
دومین گزارش شفاف از دومین روز کاری مجلس دوازدهم (سه شنبه ۸خرداد ) حدود ساعت 6 صبح رسیدم به مجلس. قرار بود قبل از شروع صحن علنی، جلسه ای با حضور تعدادی از نمایندگان برگزار شود تا درباره رای دهی به نامزدهای هیات رییسه برای سال اول، بحث و مشورت شود. جلسه تا حدود 7.30 طول کشید اما جمع بندی بسیاری از نمایندگان این بود که جریان سیاسی آقای قالیباف با ائتلاف با اصلاح طلبان مجلس دوازدهم، دست برتر را در رای گیری صحن خواهد داشت. پیش بینی دقیقی که چند ساعت بعد محقق شد. بعد از صبحانه، حدود ساعت ۸ وارد صحن شدم. جلوی میز نمایندگان پر از کاغذ و بروشور تبلیغاتی بود. مجموعا ۶۸ نفر از ۲۹۰ نماینده نامزد حضور در هیات رییسه شده اند! یعنی حدود یک چهارم کل مجلس! چند نفر از نمایندگان فکر می کنند من هم نامزد شده ام. حتی خبر اشتباهی هم در این باره در فضای مجازی منتشر شده اما هرکس که می پرسید تاکید میکردم که نامزد هیچ سمتی نیستم چون معتقدم حداقل در سال اول باید بیشتر با فضای مجلس و آیین نامه آشنا شوم و حتما افراد باتجربه و جوان دیگری هستند که برای حضور در هیات رییسه اولویت داشته باشند. صبر در سیاست، ضرر ندارد. اما از بین آقایان قالیباف، ذوالنور و متکی به هیچ کدام رای ندادم و آگاهانه روی برگه رای، خط کشیدم. اما چرا این کار را کردم؟ 1. حدود سه هفته قبل در جلسه مفصلی با حضور خود دکتر قالیباف در عین احترام، با صراحت استدلال کردم که چرا با ریاست وی بر مجلس جدید موافق نیستم و توضیح دادم که پپام رای مردم تهران در 11 اسفند تغییر بود. همانجا گفتم که اگر این اتفاق تکرار شود، نه فقط آنهایی که در انتخابات شرکت نکردند بلکه بخش قابل توجهی از کسانی که در انتخابات شرکت کردند نیز سرخورده خواهند شد و این مساله باعث کاهش بیشتر سرمایه اجتماعی نیروهای انقلابی خواهد شد و القای انسداد سیاسی به جامعه خواهد کرد. در واقع با تکرار این مساله مردم خواهند گفت که انگار حضور در انتخابات باعث تغییر نمی شود چون وقتی که به یک نفر چه 1 میلیون و 200 هزار رای می دهیم (سال 98) و چه 450 هزار رای (سال 1402)، باز هم سرجایش هست، پس مسیر تغییر در مناسبات سیاسی کشور از چه راهی است؟ البته، نقدهای دیگری نیز داشتم اما یکی از اصلی ترین دلایلم برای رای ندادن به آقای قالیباف علیرغم همه زحمات ایشان در مجلس یازدهم همین مساله بود. 2. اما به آقای ذوالنور نیز رای ندادم و حتی روز قبل از رای گیری، دلایلم را به خود ایشان نیز گفتم. ادله ای که برخی مربوط به عملکردشان بود و برخی هم مربوط به بعضی سخنان ایشان در سالهای اخیر که فاقد دقت لازم بوده و حتی نقل قولهای مخدوش و بی اعتبار از افراد دیگری بوده که بازتاب آنها در فضای مجازی، هم به شخصیت انقلابی خود آقای ذوالنور ضربه زده و هم در وحدت نیروهای انقلابی خدشه وارد کرده. 3. و اما به آقای متکی نیز رای ندادم چون عقبه سیاسی ایشان را جریان راست سنتی و حتی اعتدال (لاریجانی- باهنر) می دانم و با وجود احترام به ایشان، با رویکرد سیاسی او مخالفم. لذا تصمیم گرفتم اسم هیچ کدام از سه بزرگوار را روی برگه رای ننویسم تا حداقل آقای نبویان برای سال بعد روی جوانان انقلابی مجلس را زمین نزند و برای ریاست مجلس نامزد شود. چون من هر یک رای را یک نماد می دانم و به اصطلاح «رای هویتی» ولو در اقلیت را قابل دفاع تر از رای به کسانی می دانم که با آنها همسو نیستم. اما پس از انتخاب هیات رییسه، آقای رسایی به بعضی عددهای اعلام شده برای نایب رییسان شک کرد و درخواست بازشماری آرا را داد. عجیب آنکه پس از بازشماری مشخص شد در اثر اشتباه، یا غفلت یا هر چیز دیگری، حدود 20 رای بیشتر برای آقایان حاج بابایی، نیکزاد و مصری اعلام شده! هرچند با شمارش دوباره رای ها تغییری در ترتیب نواب رییس به دست نیامد اما این اتفاق باعث حیرت خیلی از نمایندگان شده بود. به همین خاطر از باب محکم کاری با مسئول حراست مجلس تماس گرفتم و درخواست بازشماری آرای نامزدهای ریاست را نیز مطرح کردم و مجددا آرای نامزدهای ریاست را بازشماری کردیم. البته در اینجا هیچ اشکالی وجود نداشت و آرای آقایان قالیباف (198)، ذوالنور (60) و متکی (5) هیچ تغییری نکرد. اما آنالیز رای ها نشان داد که تحلیل خیلی از نمایندگان در جلسه صبح درست بوده و با ائتلاف جریان اصلاحات و اعتدال و قالیباف، وی توانست ریاستش بر مجلس جدید را تمدید کند و ظاهرا حضور سه چهره اصلاح طلب در هیات رییسه مجلس نیز حاصل همین ائتلاف بوده. بعد از پایان صحن علنی، تا الان که ساعت ۳ بامداد است، چند جلسه پشت سرهم درباره انتخابات ریاست جمهوری داشتم. البته چند ساعتی هم برای قسمت جدید برنامه حافظه تاریخی که آن هم درباره انتخابات است و به زودی منتشر میشود، وقت گذاشتم و کم کم می خواهم بروم منزل تا بخوابم! روزهای عجیب و پر اتفاق و پرتراکمی است... @Sabeti