#خاطره1992
سلام بزرگواران
دیروز سوار تاکسی شدم که راننده تاکسی که از اوضاع گرانی شکایت داشت یه دفعه شروع کرد در باب آزاد کردن مشروب حرف زدن و اینکه جوانها گناه دارن و چون منع شدن یه دفعه مینشینن و 4 لیتر با هم میخورن و میمیرن و مسئولین خودشون وبچه هاشون میخورن و به بقیه میگن نخورین
منم دیدم اون دو نفر دیگه سکوت کردن و چیزی نمیگن گفتم اقا ما مسلمانیم دستور منع خوردن شراب در قران امده دستور بشر نیست که قابل تغییر باشه دستور خداست یکسره میگفت، یعنی فقط ما خوبیم، فقط ما میریم بهشت و بقیه میرن جهنم ،ووخیلی چرت وپرتای دیگه هم گفت منم خلاصه بگم گفتم اونو دیگه خدا میدونه ،ما باید تو خطی خدا گفته حرکت کنیم بقیش دیگه با خداست اخر سر که دیگه پیاده میشدم میگفت نه شراب که اصلا نجسه😊😊😊اخرش نفهمیدم فازش چیه.
آمر خدا باشیم ☘
@aamerekhoda 🍬